حرکت

أللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

حرکت

أللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

حرکت

مقام معظم رهبری:
باید همه‏ آحاد ملت، کوچک و بزرگ، مسئولان در سطوح مختلف و هرکس که کارى در دستش است، این نکته را حدیث نفس خود کند و پیمان ببندد که راه امام را ادامه دهد و به سمت هدفهاى او «حـرکـت» کند.

آخرین نظرات

فقه منفعل یا فقه جامعه ساز؟

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۰۱ ب.ظ

 

فقه منفعل یا فقه جامعه ساز؟

 

توضیحات:

 
  • حجت الاسلام احمد مبلغی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم می باشند، که در کنار تدریس و پژوهش، مسئول «مرکز تحقیقات اسلامی مجلس» نیز هستند.
  • ایشان در دیدار با علامه جوادی آملی مطالبی پیرامون فقه مطرح کردند، که غرض این نوشتار توضیحی پیرامون آن است. (البته مشروح این سخنان منتشر نشده است، اما گزارش آن را می توانید در اینجا یا اینجا ببینید.)

 

مقدمه:

  1. ضعف های جامعه کنونی ما برخاسته از رویکرد منفعلانه ما به فقه (و دیگر آموزه های اسلامی) است. این رویکرد منفعلانه باعث شده است که تقریری سطحی و محدود نگرانه از دین داشته باشیم.
  1. بررسی نقاط ضعف فقه کنونی، می تواند راه را برای پویش های فقهی جدید باز کند، تا راه انقلاب ما برای حرکت به سمت تمدن مهدوی هموارتر شود.

 

مطلب اول: تفاوت فقه منفعل و فقه جامعه ساز

  1. فقه کنونی، فقهی ساکن و منفعل بوده، در مقابل تغییرات اجتماعی محکوم است. (یعنی مجبور می شود خود را با تغییرات وفق بدهد) اما فقه متعالی، فقهی فعال، ایده پرداز و حاکم است. (یعنی تغییرات را مدیریت می کند.)
  1. «فقه منفعل» وظیفه خود را  تطبیققواعد و اصول شرعی بر موضوعات می داند، اما «فقه جامعه ساز» به دنبال مدیریت موضوعات احکام است.
  1. «فقه منفعل» برای صدور حکم موضوعات را تجزیه و تحلیل می کند، اما «فقه جامعه ساز» به کلیت موضوع نگاه می کند، و آن را با روح شریعت می سنجد، و  ـ در صورت نیاز ـ با ترکیب قواعد به تولید موضوع جدید می پردازد.
  1. مثال معروف آن نیز چگونگی مواجهه با مسئله ای به نام «بانک» است.
  • «فقه منفعل» به دنبال آن است که اجزاء درونی نظام بانکی را با قواعد شرعی مثل بیع، مضاربه، قرض، رهن و ... تطبیق دهد. لذا هر یک از فعالیت های بانکی، به عنوان یک مسئله جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد.
  • اما «فقه جامعه ساز» سعی می کند به کلیت موضوع «بانک» توجه کند، و آن را به عنوان یک موضوع مستقل (نه مجموعه ای از مسائل مختلف) مورد بررسی قرار دهد. و از آنجا که ماهیت بانک مبتنی بر «ربا» و «کار کردن سرمایه» است، اساسا این موضوع نمی تواند شرعی باشد، حتی اگر گزاره های درونی آن با شرع مطابقت داشته باشد.

و از اینجاست که ما باید به دنبال ایجاد موضوع جدیدی به جای «بانک» باشیم، نه تطبیق قواعد شرع بر آن.

نکته: در زمان حاضر رجوع به بانک ها از باب «اکل میته» و «اضطرار» اشکال ندارد، اما کی می خواهیم این اضطرار را مرتفع کنیم؟

 

مطلب دوم: نظارت «تطبیقی و تصویبی» شورای محترم نگهبان:

  1. طبق ساختار سیاسی و حقوقی نظام جمهوری اسلامی قوانین دارای سه مرحله اصلی هستند. مرحله «تأسیس»، مرحله «تطبیق و تصویب» و مرحله «اجرا».
  1. طبق روند فعلی، وظیفه مجلس «ایجاد و تأسیس» ساختار و قوانین است، و وظیفه شورای نگهبان «تطبیق» آن با شرع و قانون. و این یعنی همان «فقه منفعل» که صرفا به دنبال تطبیق احکام بر موضوعات است.
  1. در حالی که وظیفه فقیه و مجتهد اسلامی آن است که علاوه بر مرحله «تطبیق»، در مرتبه «تأسیس و ایجاد» نیز حضور داشته باشد. و در چگونگی ساختن ساختارها و قوانین و موضوعات ـ بر اساس نظام اندیشه اسلامی ـ اظهار نظر کند.

 

مطلب سوم: نظرات استاد مبلغی:

با توجه به آنچه ذکر شد، به برخی نکاتی که در سخنان استاد مبلغی بود، اشاره می کنم:

  1. لزوم نگاه مجموعی به موضوعات، به جای نگاه جزئی:

«باید به مجموع ماده های قانونی در یک موضوع، نگاهی مجموعه ای داشته باشیم و ببینیم که روح شریعت در درون این مجموعه حضور یافته است یا نه؟ و طبیعی است که این روح واحد است که انسجام به مجموعه می بخشد و  به آن منطقی حقوقی می دهد.»

  1. محدود شدن حضور فقه به مرتبه «تصویب» در روند فعلی:

«آنچه امروز در زمینه "فقهی سازی قوانین" انجام می شود یک کار پس از قانون است که بعد از رسیدن قانون به دست شورای نگهبان رخ می دهد.»

  1. لزوم توجه به مرحله «تأسیس و ایجاد» :

«این مرکز تشکیل شده است تا غیر از آن کار اساسی و نهایی شورای نگهبان، کاری ترمیمی را نسبت به قانون در مرحله قبل از تصویب به انجام برساند و به امید روزی هستیم که فراتر از کار ترمیم، کاری تاسیسی در مورد قانون (پیشنهاد قانون بر اساس فقه و البته با کمک علم و تجربه حقوقدانان)  را به انجام آوریم.»

  1. و همچنین استفاده از حلقه های پژوهشی، وارد کردن مراجع و اساتید حوزه در این بحث، استفاده از تمامی پتانسیل های حوزه، ایجاد ساختار متناسب برای تأسیس قوانین، و حتی استفاده از ظرفیت جهان اسلام و نظریات فقهای مذاهب دیگر و ... از دیگر نکات برجسته در سخنان ایشان بود، که از آن می گذرم.

 

مطلب چهارم: چند نکته:

  • فقه کنونی نمی تواند، فقهی الگو ساز و جامعه ساز باشد، زیرا ظرفیت های چنین کاری را ندارد. (به مرور در این مورد سخن خواهم گفت.) پس برای ارتقای این فقه باید تلاش و مجاهده بسیار کرد.
  • اگر فقهای ما، اگر حوزه ما و اگر جوانان مذهبی ما منفعل اند، به علت آن است که فقه ما منفعل است. و از آنجا که فقه در حوزه فعلی حاکمیت دارد، همه آموزه ها و علوم دینی ما نیز دچار چنین انفعالی شده است، بلکه باید گفت: ـ علاوه بر بعد اندیشه ـ این انفعال در رفتار و گفتار حوزویان و قشر مذهبی جامعه ما نیز رسوخ کرده است.
  • یکی از ویژگی های بارز مکتب فقهی حضرت امام  ـ در مقایسه با برخی مکاتب فقهی دیگر ـ منفعل نبودن فقه ایشان است، و همین مسئله باعث شد به جای انفعال در مقابل جامعه، به سوی جامعه سازی اسلامی حرکت کنند.

 

نظرات  (۷)

۰۲ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۳۳ بنیان مرصوص
سلام
ممنون از حضور بسیار خوبتان
بنده هم توفیق لینک شما را پیدا کردم
پست بسیار غنی بود استفاده بردیم
انشاالله توفیق باشد مرتب به شما سر می زنیم
پاسخ:
با سلام
تشکر می کنم هم از حضورتون و هم بابت لینک
خوشحال می شم بازم در خدمت تون باشم
بابت پیام خصوصی هم تشکر، ولی توضیح بیشتری می خواستم

موفق باشید
در پناه حضرت حق
سلام
اثاث کشی مبارک باشه

پاسخ:
سلام
ممنون
سلام
جالب بود.نگاه و دقت زیبایی داشت.جدا نیاز به این فقه احساس میشه.
۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۶:۵۳ بنیان مرصوص
سلام
به روزیم فرصت کردید تشریف بیارید
ادامه بحث شبهات حکومت اسلامی
پاسخ:
سلام
چشم، حتما سر می زنم
سلام آقای گلستانی!

خواهش می‌کنم! لطف دارید!

با دیدن این اسم تیتر بلاگتون یاد کتاب حرکت استاد افتادم.
اسم زیبایی انتخاب کردید؛ آفرین.

شما هم متقابلاً لینک شدید

موفق باشید
یا علی
پاسخ:
سلام
ممنون از توجهتون.
موفق باشید

سلام دوست ارجمند

سپاس از حضور صمیمانه ی شما 

و تشکر از نگاه پر از اغماض تان

در پناه دادار ِهمیشه بیدار
سلام
استفاده بردیم نه وافر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">