استناد: تأیید سیاست های خارجی دولت نهم و دهم از سوی رهبری
نظرات مقام معظم رهبری در مورد سیاست خارجی دولت نهم و دهم
1388/02/27
امروز و در دوران عظمت اسلام، سربلندى نظام اسلامى و سربلندى ملت ایران به خاطر مواضع ضد استکبارىاش، آدم مىبیند اگر کسى در تریبونهاى جهانى در مقابل آمریکا و اسرائیل و صهیونیسم و همپیمانانشان بایستد و صریح حرف بزند، یک عدهاى اینجا خجالت مىکشند! دست به دست هم مىمالند و مىگویند: آقا! آبرویمان رفت! مثل همان خجالت کشیدنى که در دوران طاغوت، از نماز خواندن یکى مىبردند. چرا خجالت بکشیم؟! مواضع صریح ملت ایران- و بخصوص جوانها- در مقابل ظلمها و ستمهاى بینالمللى هرگز نبایستى متوقف بشود.
ملتها الهام مىگیرند، دولتها یاد مىگیرند و رهبران ملى تشجیع مىشوند، وقتى مىبینند یک ملت اینجور ایستاده است. چرا ما خجالت بکشیم؟
۱۳۹۱/۰۷/۲۵
خوشبختانه کشور در ادبیاتِ برخورد با دنیای زورگوی مستکبر و غربی هم پیشرفتهای خوبی داشته است. امروز مسئولین کشور ما در پشت میز مذاکرات گوناگون، در تریبونهای گوناگون، وقتی حرف میزنند، حرفهای پخته، جامع، جالب و درست زده میشود.
1386/6/4
یک خصوصیت دیگر این دولت هم که باز جاى ذکر دارد، این است که این دولت در برابر زیادهخواهیهاى استکبار، دچار انفعال نشد؛ این بهنظر من خیلى مهم است که در تعامل با دنیا، انسان جاى خودش را بداند، خواست خودش را بداند، نیرو و قدرت خودش را بداند و بداند که باید چهکار کند.
1387/6/2
استکبارستیزى - که معناى ویژهى انقلابى خودش را دارد - در این دولت تشخص و تمیّز پیدا کرد. معناى استکبارستیزى دشمنى کردن با دولتهاى دنیا نیست، معنایش دشمنى کردن با استکبار است. استکبار - از هر دولتى و از هر نظامى سر بزند - آفتِ براى بشریت است.
...
مسئلهى اعادهى عزت ملى و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبى سیاستهاى دیگران و ترک شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در این دولت احساس مىکند؛ عزت ملى و استقلال حقیقى و معنوى از اینجا حاصل میشود.
استقلال به این نیست که انسان شعار استقلال بدهد یا حتى مثلاً در زمینههاى اقتصادى هم به یک رشد بالایى دست پیدا کند؛ نه، استقلال این است که یک ملت به هویت خود و به عزت خود معتقد و براى او اهمیت قائل باشد، براى حفظ او تلاش و کار کند و در مقابل متعرضین و مستهزئین، شرمندهى اظهارات و جایگاه خود نباشد. ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضى از کسانى که مرتبط با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یک بخشى بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جارى کنند یا آنها را پیگیرى کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این براى یک جامعه خیلى بلاى بزرگى است.
1387/6/2
یکى از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئلهى انرژى هستهاى است. مسئلهى انرژى هستهاى، براى ما فقط این نبود که ما میخواستیم یک فناورى داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشى از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود که قدرتهاى گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنبالهها و اقمار بىارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل کنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیسجمهور، در مقابل این زورگویى و این تحمیل و این افزونطلبى ایستادید؛ خداى متعال هم کمک کرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومى این دولت است که براى من اهمیت دارد.
1387/6/2
روحیهى تهاجم در مقابلهى با زورگویان بینالمللى. یک وقت هست که زورگویان بینالمللى مىآیند و میگویند که آقا شما فلان کار را کردهاید و ما رفع و رجوع مىکنیم و نه واللَّه، نه باللَّه...؛ ولى یک وقت هست که تهاجمش، تهاجم زورگویانه است؛ بهترین دفاع در چنین مواقعى هجوم است. زورگویان بینالمللى، نقاط ضعف زیادى دارند: جنایت میکنند، فساد میکنند، به حقوق بشر تجاوز میکنند، به حقوق ملتها تعدى میکنند، انسانها را لگدمال میکنند و همهى کارهاى زشت را انجام میدهند؛ آخر هم طلبگار همهاند! خب، نقاط ضعفشان، با حالت تهاجمى و با حالت طلبگارى، گفته و بیان بشود... . این روحیه، روحیهى خوبى است؛ روحیهى انقلاب این است؛ این است که حقیقت را روشن و درخشان میکند.
ما امروز در مقابلهى با استکبار، در سیاست خارجى زبانمان زبانِ طلبکارى، عزت، اقتدار معنوى و اقتدار ملى است؛ آن وقت بعضى بیایند همین را به عنوان نقطهى ضعف وانمود کنند که نه آقا! شما کارى کردهاید که فلان دولتها از شما خوششان نیاید. خب، معلوم است که خوششان نمىآید. فلان دولتها آن وقتى خوششان مىآید که انسان تملق آنها را بگوید و حرفهاى آنها را به عنوان حرفهاى برتر ذکر بکند؛ خودش را کوچک کند و از حرفهاى خودش و حرفهاى انقلاب عقبنشینى کند؛ آن وقت آنها خیلى خوششان مىآید!
1391/6/2
در زمینهى ارتقاء جایگاه کشور در عرصهى سیاست خارجى و مسائل بینالمللى هم همین جور است. امروز در عرصهى سیاست خارجى، ثقل و وزنهى کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثیرگذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثى هم که پیش آمده، ما تأثیرگذار بودهایم - که آن، داستان جداگانهاى دارد - به نظر ما آن هم خیلى مهم است.
... حالا البته بعضىها در روزنامه، در سایت، در تریبونهاى گوناگون مطالبى منتشر میکنند؛ اینکه چرا ما در دنیا دشمنتراشى کردیم که اینقدر با ما دشمنى کنند! به نظر من اینها حرفبافى است. آنچه که گفته میشود، متکى به یک تحلیل درست نیست. نه، دشمنىها خیلى طبیعى است. وقتى که امام بزرگوار بود، دشمنىها زیاد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعیفتر شود و عقبنشینى کنیم، آنها طبعاً چهرهشان بظاهر متبسمتر میشود. البته جلو مىآیند. یعنى چهره را متبسم میکنند، براى اینکه بتوانند جلو بیایند.
... امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مىآید، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانهاش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهاى مختلف دنیا، مردم از مسئولان جمهورى اسلامى که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسى را بیشتر بروز میدهند، بیشتر خوششان مىآید. خب، این نشانهى این است که راه این است. دیپلماسى ما باید در این جهت باشد؛
۹۱/۶/۲
هر بینندهاى احساس میکند و مىبیند که تلاش دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در این سالهاى اخیر، بخصوص در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثیر دارد:
1. یکى از علل این دشمنىها، همین پیشرفت هاى شماست؛ یعنى میخواهند این پیشرفتها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیهى اسلامخواهى، با داعیهى مردمسالارى اسلامى، با داعیهى رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. میخواهند جلوى این را بگیرند.
2. عامل دوم این دشمنىها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بیشتر خوششان مىآید و چهرهى همراهترى میگیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتر کنید، آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر میشود؛ این چیزِ طبیعى است.
3. عامل دیگر، همین حوادث منطقه است؛ این بیدارى اسلامى و آنچه که در منطقهى ما رخ داد، که حادثهى فوقالعاده مهمى است.
خب، اگر چنانچه در این شرائط، یک ایرانِ بىدردسرِ بىدغدغه اینجا وجود داشته باشد، با همین شعارهائى که دارد، با همین کارهائى که دارد میکند، با همین پیشرفتى که محسوس است، از آن کشورها بیایند ببینند کارخانهها را، دانشگاهها را، مراکز تحقیقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بىدردسر را، بدیهى و طبیعى است که آنها میگویند الگوى خوب همین است. میخواهند این نشود. میخواهند این الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. یعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهائى به وجود بیاورند، تا آن کشورهائى که تحولى در آنها رخ داده و وارد مرحلهى جدیدى شدهاند، براى ادامهى راه، این را الگو قرار ندهند.
92/1/1
آنهائی که خیال میکنند اگر ما در قضیهی انرژی هستهای عقبنشینی کردیم، دشمنی آمریکا تمام میشود، از این حقیقت غافلند. مشکل آنها مسئلهی هستهای نیست. کشورهائی هستند که سلاح هستهای دارند، در منطقهی ما هم هستند، آنها ککشان هم نمیگزد! مسئله، مسئلهی سلاح هستهای یا صنعت هستهای نیست، مسئلهی حقوق بشر نیست؛ مسئلهی جمهوری اسلامی است که مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است. اگر جمهوری اسلامی هم در مقابل اینها مثل بعضی از رژیمهای منطقه، حاضر بود به ملت خودش خیانت کند، در مقابل اینها تسلیم بشود، با او کاری نداشتند. مسئلهی اینها زیادهخواهیهای استکباری است؛ این علت دشمنی با ملت ایران است.