حرکت

أللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

حرکت

أللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

حرکت

مقام معظم رهبری:
باید همه‏ آحاد ملت، کوچک و بزرگ، مسئولان در سطوح مختلف و هرکس که کارى در دستش است، این نکته را حدیث نفس خود کند و پیمان ببندد که راه امام را ادامه دهد و به سمت هدفهاى او «حـرکـت» کند.

آخرین نظرات

خصوصیات گفتمان انقلاب اسلامی (3)

يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۲ ب.ظ

مطالب پیشین:


   

   

انتخابات و گفتمان انقلاب

6. زنده کردن شعار عدالت:

قبلا گفته شد که در تمدن غربی اصل بر «سرمایه داری» است و از نظر آنان عدالت صرفا «توزیع فقر» است، لذا از دید آنان مهمترین شعار «توسعه» (در مقابل عدالت) است. اما حضرت امام با شعار «عدالت» پا به عرصه مبارزه گذاشتند. از دید ایشان عدالت مهمترین شعار بوده و بر همه چیز مقدم است. بلکه باید گفت از دید ایشان رمز پیشرفت کشور، در عدالت است، چنانچه که حضرت امیر می فرمایند: «السعة فی العدل» پیشرفت جامعه در پرتو عدالت خواهی تحقق می یابد.

عدالت طلبی

  • در مکتب قرآنی قسط و عدل شریف ترین مفهوم است به طوری که یکی از مهمترین اهداف انبیاء بر پایی جامعه ای بر مبنای عدالت است. لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (حدید / 25)

  • بزرگترین شعار اجتماعی اسلام عدالت است. و اسلام جامعه سازی خویش را بر محور عدالت انجام می دهد. همانطور که به اعتراف دوست و دشمن، «عدالت» صفت بارز حضرت امیر المومنین بود و چنانچه حضرت صاحب العصر (عج) نیز به عدالت معروف اند و ما همگی منتظر حکومت عدل جهانی ایشان هستیم. پس عدالت خصیصه ای بارز در «نظام اندیشه اسلامی» است.

  • البته از دید اسلام، عدالت صرفا منحصر در عدالت اقتصادی نمی شود، بلکه عدالت در همه ابعاد آن مانند عدالت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و .... مورد نظر است. از طرف دیگر عدالت باید با «معنویت و عقلانیت» همراه باشد، و عدالت بدون «معنویت و عقلانیت» اصلا با آموزه های اسلامی سازگار نیست. (توضیح این مطلب نیاز به بحثی جدا دارد.)

  • ما معتقدیم که اگر عدالت به درستی اجرا شود، کشور به سرعت پیشرفت می کند. در واقع اجرای درست عدالت خود سبب پیشرفت می شود. به همین خاطر در گفتمان انقلاب مدل پیشرفت بر اساس عدالت تعریف می شود. و از همینجا است که ما مخالفیم با اینکه عدالت را «توزیع فقر» بخوانند و یا آنکه «توسعه» را بر آن مقدم بدانند.

عدالت

  • متأسفانه تا پیش از دولت نهم، (یعنی در دولت اصلاحات و دولت سازندگی) شعار «عدالت» از قاموس سیاسی کشور خارج شده بود، و دولتها به جای تکیه بر مدلهای «پیشرفت اسلامی»، به سمت اجرای مدل های «توسعه غربی» رفتند. و با افتخار شعار «توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی، توسعه فرهنگی» سر دادند. نتیجه این رفتار نیز چیزی جز این نشد که عدالت بر زمین ماند.

عدالت کوش؟

  • دولت نهم و دهم، اگرچه توانست شعار عدالت را مطرح کند، و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام دهد، اما به علت ضعف بینش در فهم عمیق لایه های عدالت، نتوانست آنچنان که باید و شاید از عهده این مسئله بر آید. اما همین که توانست این شعار را دوباره در فضای سیاسی کشور مطرح کند گام بلند و ارزشمندی برداشت. (رهبری نیز در مراسم تنفیذ دولت نهم به این نکته اشاره کردند.)

  • و متأسفانه بیشتر کاندیداهای امروزی نیز دچار چنین اشتباهی شده اند، برخی اساسا «عدالت» را بر محور «توسعه غربی» معنا می کنند، و برخی دیگر معنایی سطحی و غیر عمیق از عدالت ارائه می دهند. اما بررسی مواضع و نظریات دکتر  سعید جلیلی نشان می دهد که ایشان نسبت به این مسئله نگاه درستی دارند. چنانچه بارها در سخنرانی ها و مناظرات در مورد این مسائل سخنان عمیق و دقیقی را مطرح کردند. (و البته دکتر حداد عادل نیز در این زمینه سخنان درخور توجهی مطرح کرده اند.)

  • (استناد: سخنان امام و رهبری را می توانید در اینجا مشاهده کنید.)

 عدالت

  

  

  

 7. انقلاب فرهنگی:

شعار مهم دیگر انقلاب بازگشت به دین و معنویت بود، بر خلاف تمدن غرب و شرق که از دین و معنویت گریزان بودند. به همین خاطر انقلاب ما در واقع «انقلاب فرهنگی» بود. گفتمان انقلاب مبتنی بر قرائت جامع از دین بود که معتقد است همه ابعاد مادی و معنوی باید در کنار هم قرار گیرند و همه ساختارهای جامعه بر اساس مبانی فرهنگی - دینی تعریف شوند. و این یعنی تقابل جدی با آنچه در درون تمدن غرب می گذشت، تمدنی که معتقد بود دین توانایی مدیریت جامعه را ندارد.

انقلاب فرهنگی

  • از آنجا که نقطه قوت انقلاب ما در بعد فرهنگ بود، لذا دشمن نیز با هزینه کردن میلیاردها دلار، سعی کرده است با «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «ناتوی فرهنگی»، «جنگ نرم» و ... در مقابل موج فرهنگی انقلاب بایستد و سرچشمه انقلاب را در ایران خشک کند. کاری که علارغم هزینه های سنگین آن، هنوز نتوانسته آنچه را که آنان می خواستند عملی کند.

  • فرهنگی بودن ماهیت انقلاب باعث شد که «مفاهیم فرهنگی» عظیمی در «گفتمان انقلابی ما» تولید شود و ادبیات ویژه ای به وجود آورد. مفاهیمی چون: «دانشگاه اسلامی»، «وحدت حوزه و دانشگاه»، «تولید علم»، «جنبش نرم افزاری»، «علم دینی»، «دانش های اسلامی»،«علوم انسانی اسلامی»، «بسیج حوزه و دانشگاه»، «تمدن اسلامی»، «نظام تمدن گرا»، «تربیت قرآنی»، «الگوهای تربیت نیروهای تمدن اسلامی»، «کرامت زن»، «کرامت انسانی»، «هنر انقلابی»،«عدالت رسانه ای»، «اخلاق و معنویت»، «حیات طیبه»، «مدل های پیشرفت»، «پیشرفت گلخانه ای»، «عدالت و پیشرفت»، «جامعه سازی قرآنی»، «مهندسی فرهنگی»، «سبک زندگی اسلامی»، ( و احتمالا در آینده «الگوی شهر اسلامی») و ..... جزو مفاهیمی است که توسط امام خمینی و امام خامنه ای در گفتمان انقلاب مطرح شده است.

مهندسی فرهنگی

  • همه این مفاهیم برخاسته از بستر واحدی است، و همچون دانه های یک تسبیح هستند که زنجیروار در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. فهم دقیق و عمیق اینها در صورتی به دست می آید که بستر و نخ تسبیح را به خوبی فهمیده باشیم. به عبارت دیگر، این مفاهیم صرفا واژه آرایی و بازی با الفاظ نیست، بلکه مفاهیم به هم پیوسته ای است که از آبشخور واحدی سرچشمه گرفته است.

  • بحث در مورد هر یک از این موارد و ضمیمه کردن نظریات امام و رهبری، خارج از این مقال است، اما توجه به حجم عظیم مفاهیم تولید شده و میزان اهتمام رهبران انقلاب به این مسائل، به ما نشان می دهد، چرا باید معتقد باشیم که انقلاب ما «انقلاب فرهنگی» بود.

   

  

  

8.  باقی خصوصیات گفتمان انقلاب:

طرح و برررسی همه خصوصیات «گفتمان انقلاب» کاری طاقت فرسا است، (هرچند در این زمانه جای خالی این مباحث کاملا محسوس است.) زیرا گفتمان انقلاب اسلامی در بسیاری از عرصه ها همچون سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد، حقوق و ... دارای نظریات بدیعی است و تا کنون مفاهیم و ادبیات ویژه ای در این بستر خلق و ابداع کرده است. تبیین هر یک از این مفاهیم و تشریح ارتباط این مفاهیم با یکدیگر از حوصله این مقال خارج است. 

در ادامه صرفا به چند نمونه از این موارد اشاره می کنم: «استقلال»، «آزادی و آزادگی»،«عزت ملی»، «مردم سالاری دینی»، «توحید کلمه و اتحاد ملی»، «مردمی بودن»، «نظام سازی اسلامی»، «جمهوری اسلامی»، «مبارزه با فساد»،«ساده زیستی و دوری از اشرافی گری»، «مقابله با اسراف و تبذیر»، «نوآوری و شکوفایی»، «خودکفایی و تولید ملی»، «جهاد سازندگی»، «اقتصاد ملی»،  «اقتصاد مقاومتی»  و ....

  

  گفتمان انقلاب

  

نتیجه:

نتیجه ای که می خواستم از این بحث ها بگیرم این بود که بگویم «گفتمان انقلاب»، صرفا مبتنی بر چند شعار و چند جمله نیست. بلکه اندیشه ای منسجم، پیچیده، عمیق و پیشرو در عرصه های مختلف زندگی بشری است، به طوری که منجر به تحولی عمیق در همه ساحت های جامعه  بشری خواهد شد، و نظامی متفاوت رقم خواهد زد.

پس اگر ما می خواهیم به انقلاب خود پایبند باشیم، و اگر می خواهیم جهت گیریهایمان در راستای انقلاب باشد، ابتدا باید برای فهم بهتر و دقیقتر «گفتمان انقلاب» تلاش کنیم.

 

نظرات  (۱۴)

خیلی خوب ولی طولانی
من با چکیده ی مطالب موافقترم
چند راهکار
1-مهمترین عناوین رو hi-light کرد واسه ادمای کم حوصله
2-تو 5-6 سطر خلاصه کنی
3-خیلی صریح و شفاف بگی رای ما جلیلی دلیلاشم بماند
پاسخ:
سلام
اولا اینکه هدف اصلی من اینجا تبیین مفاهیم گفتمان انقلاب اسلامی است، نه تبلیغ برای دکتر جلیلی.
دوما طولانی بودن بحث به خاطر زیاد بودن حجم مطالبه، گاهی برای فهم بهتر باید کمی بیشتر وقت گذاشت.
ممنون
سلام
علیرغم متن طولانی،پر محتوی بودنش منو تا آخر بحث کشوند.
کاملا موافقم ولی به نظرت چه کنیم این مباحث واسه مردم جذاب بشه و جزء دغدغه هاشون بشه؟
راستی ظاهرا "شبیخون" رو "شبیه خون" تایپ کردی!!!
التماس دعا
پاسخ:
سلام
ممنون بابت تذکری که دادید.
۲۰ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۰۰ شاگرد کوتا قد

سلام  بزرگوار

طرح این مباحث با چند کلید واژه مقدور نمی باشد ، وبهتر این بود که مفاهیمی مانند عدالت ، انقلاب فرهنگی ، مردم سالاری دینی ، .... هر کدام درقالب یک مقاله ویا متن کامل ارائه می گردید .

به نظر حقیر  پیوند این گفتمان به احادیث معصومین وآیات قران مجید از امتیازات این نظرات است که حضرت آقا نیز از این شیوه بهره می گیرند .ولی متاسفانه نوشتار شما خالی از این  می باشد .

در مجموع ورود شما به این گفتمان  بسیار به جا و صحیح بود و من حض کردم .

پاسخ:
سلام
غرض من در این گفتارها بیان چارچوب های نظری اندیشه انقلابی بود، و فعلا قصد ورود به جزئیات رو نداشتم. فقط قصد داشتم تیترها و مسائل عمده ای که در گفتمان انقلاب وجود داره رو در یک چارچوب واحدی ارائه کنم.
هدف من در این وبلاگ ورود به همین جزئیات است، البته در حیطه تخصصی و دایره مطالعات خودم.
تشکر بابت تذکری که دادید
سلام
بهره زیادی بردیم،ممنونم
فقط یه نکته.............آقا از تفکر دفاع کنید نه شخص.... قضاوت رو به خواننده واگذار کنید و بــــــــــــــــــــــــــــــــــس

پاسخ:
عمده بحث های من در مورد گفتمان انقلابه، اما وظیفه خودم می دونم که در مورد شخص هم صحبت کنم. به خاطر اینکه برخی کاندیداها با پرچم انقلاب وسط میدان اومدند اما گفتمانشان با گفتمان انقلاب تفاوت دارد.
ولی در عین حال وظیفه اصلی خودمو تبیین شاخص های گفتمان انقلاب می دونم.
عدالت ؟!
من کاری به اطلاحات و اصولگراها ندارم. باید منطقی نگاه کنیم به این ماجرا.
بیش از 70 درصد مردم ایران زیر خط فقر هستند.
1-چرا این 70 درصد از مردم در دولت اصلاحات با عزت زندگی می کردند و دم نمی زدند.؟
2- چرا همین مردم در دولت نهم و دهم از دولت راضی نبودند و نیستند؟
دولت احمدی نژاد با شعار عدالت سر کار آمد. در دولت های قبل عدالت روی زمین ماند ولی در این دولت عدالت به باد رفت. 
در دولت نهم و دهم جمعاَ 162 هزار میلیارد از بودجه دولت گم شد. جالا این پول کجا رفت خدا میدونه. ولی فکر نمی کنم این دزدی ها را بشه عدالت نامید.
به نظر شما مسافرت کاری به نیویورک و همراه کردن خانواده در این سفر عدالته ؟
در این دولت مردم فهمیدن که قانون برای عوام هست. تا به حال چندین نفر از خواص خطاهای نابخشودنی داشتند که مورد محاکمه و بازخواست قرار نگرفتند مثلا : آقای میر حسین موسوی با اون اغتشاشات چرا محاکمه نشد ؟
یا مثلا آقای احمدی نژاد یازده روز سر کار نرفت و با رهبر قهر کرد و حال متوجه شدیم که رهبری رو قبول نداره. ایشون چرا بازخواست نشدن ؟
حالا خیلی دوست دارم معنی واقعی عدالت رو بدونم.
پاسخ:
با سلام
  1. سخن من در مورد تبیین گفتمان انقلاب بود، و قصد دفاع از دولت گذشته رو نداشتم. وظیفه من دفاع از شخص نیست. من گفتمان انقلاب رو تبیین می کنم. بنده صرفا گفتم که دولت نهم توانست «شعار» عدالت رو در جامعه سیاسی مطرح کنه، اما نگفتم که در عمل هم موفق بوده، و اتفاقا اشاره کردم که:  «به علت ضعف بینش در فهم عمیق لایه های عدالت، نتوانست آنچنان که باید و شاید از عهده این مسئله بر آید
  • اما چرا زنده کردن شعار عدالت گامی پر ارزش محسوب می شود. شاید شما به خاطر نیاورید، اما در این کشور و در دولت های قبلی، زمانی بود که رئیس جمهور رسما به اشرافیت، سرمایه داری و «مانور تجمل» دعوت می کرد. یک نمونه سخنرانی آقای هاشمی در 18 آبان 69 بود که چنین گفتند: «زمان آن رسیده است که مسئولین ما به مانور تجمل روی آورند ... لازم است تا جلوه هایی از تجمل در کشور و مسئولین حاکمیتی روئیت شود» در دوره ای دولت با این نگاه که بر خاسته از مدلهای «توسعه اقتصادی غرب» بود، سخن می گفت، و در دولت رئیس جمهوری بعدی نیز علاوه بر تأکید بر آن مدل اقتصادی، حتی بر استفاده از مدلهای «توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی» که همه مبتنی بر غرب بود، تأکید می شد، شعارهایی چون: جامعه مدنی، توسعه سیاسی، آزادی (به طوری که رئیس جمهور گفت اگر دین هم در مقابل آزادی بایستد، آن را کنار می گذاریم!) و ... همه بر اساس الگوهای غربی اتخاذ شده بود. اینها یعنی دوری از گفتمان انقلاب. اما دولت نهم با شعار عدالت، و زنده کردن شعار اصلی انقلاب وارد رقابت سیاسی شد. و من گفتم که زنده کردن این شعار خود یک گام بزرگ بود. اما نگفتم که در عمل هم این شعار زنده شد.
  1. شما فرمودید 70 درصد مردم زیر خط فقرند، نمی دونم این آمار رو از کجا آوردید، خط فقر در ایران نهایتا 20 تا 30 درصد است، و در بد بینانه ترین حالت به 50 درصد می رسد. این آماری که شما دادید خیلی وحشتناکه. در ضمن رقم 162 هزار میلیارد رو از کجا آوردید؟ (منبع این آمارها کجاست؟)
  2. اینکه گفتید مردم در دولت های قبلی راضی و خوشحال بودند، باید بگم ظاهرا اون موقع کوچیک بودید، تظاهرات و اعتراضات مردم در سبزوار، نیشابور، ایذه و ... رو که به درگیری و جراحت منجر شد رو به یاد نمی آرید. (این تظاهرات هم در دولت سازندگی و هم در دولت اصلاحات رخ داده است) اما در این دولت تا کنون هنوز اعتراضات مردمی برای گرانی نداشتیم.  و اینکه گفتید مردم از دولت نهم و دهم ناراضی هستند، این هم جمله کلی و بدون دلیل است، مگه همین مردم در دوره قبل 23 میلیون به احمدی نژاد رأی ندادند. پس حداقل از دولت نهم راضی بودند. توجه داشته باشید که به اتفاق همه کارشناسان سیاسی بیشترین طرفداران احمدی نژاد در مناطق محروم هستند. و بیشترین خدمات دولت در 8 سال گذشته به مناطق محروم بوده است. (اگرچه مشکلات مناطق محروم همچنان باقی مانده و به طور کامل رفع نشده است.)
  1. همه قبول داریم که در دو سه سال اخیر مشکلات اقتصادی در کشور خیلی شدید شد. اما علت این تشدید چی بود:
  • رکود اقتصادی جهانی: به حدی که در بسیاری از کشورهای غربی آمار افراد زیر خط فقر به 50 درصد رسید، و فقط در امریکا 7 میلیون کارتون خواب به وجود اومد. (جنبش وال استریت واکنش این موضوع بود.) زمانی که اقتصاد دنیا در حال رکود است، اقتصادی داخلی نیز دچار مشکل خواهد شد.
  • مسئله دوم: تشدید تحریم های امریکا و اروپا بر ایران بود، به حدی که شاه رگ های اصلی تغذیه ایران بسته شد.
  • مسئله سوم: انحراف دولت از گفتمان انقلاب در دو، سه سال اخیر، و به وجود آمدن جار و جنجال های سیاسی بود که دولت رو از وظیفه اصلی خودش دور کرد. و به جای تدبیر و اجرای «مقاومت اقتصادی» به سمت مسائل حاشیه ای رفتند.
  • نتیجه این سه عامل باعث رکود اقتصادی در این دو سه سال شد، و البته دولت در این زمینه کم کاری کرد.
  1. در بحث مبارزه با فساد اقتصادی هم باید بگویم به شما حق می دهم. متأسفانه ما هنوز نتوانستیم آنچنان که باید و شاید در این زمینه اقدام کنیم. و این دولت همانند دیگر دولت ها در این زمینه کارنامه خوبی نداشت.
  1. اما در بحث مقابله با برخی بد اخلاقی ها و قانون شکنی ها، نکاتی گفتید و به قانون شکنی میرحسین و تخلف احمدی نژاد اشاره کردید. اصل مطلب قبول اما چنانچه قبلا گفتم، اجرای عدالت باید بر اساس عقلانیت و معنویت باشد. بنابراین گاه جامعه مجبور است به خاطر برخی مصالح در اجرای عدالت خودداری کند. شاید از این مطلب تعجب کنید، اما مطلب همین است. به عنوان مثال در قضیه آقایان میر حسین موسوی و کروبی، چنانچه تا کنون چندین بار رئیس قوه قضائیه گفته اند، رهبری فرمودند فعلا به ایشان کاری نداشته باشید و فقط در حصر باشند. اتفاقا در تاریخ اسلام نیز از این موارد بسیار داریم. پس از جنگ جمل و پس از آنکه عایشه (که جزو سه فتنه گر اصلی جنگ بود.) اسیر می شود، حضرت بدون آنکه با ایشان برخوردی کنند، با عزت و احترام ایشان را به همراه جمعی از محافظان و سربازان، به مکه باز می گردانند. در حالی که کمترین حکمی که باید در حق عایشه اجرا می شد، اعدام و یا سالها حبس، و یا حداقل تبعید به سرزمینی دور بود. اما حضرت که خود مجسمه عدالت بودند صلاح ندیدند چنین رفتار بشود.
  2. نکته آخر اینکه: بنده خود انتقادات بسیاری به دولت احمدی نژاد داشته و دارم. ایشان نتوانسته اند در اجرای گفتمان انقلاب موفق باشند، بلکه به خاطر ساده انگاری، کج اندیشی و حتی انحرافی که رخ داد، برخی از مفاهیم انقلاب را مصادره به مطلوب کردند. خصوصا در دو سه سال اخیر، کارنامه بسیار بدی هم از حیث فرهنگی و هم از حیث اقتصادی در دولت ایشان داشتیم. و به خصوص در عرصه انقلاب فرهنگی، که به هیچ وجه عملکرد ایشان قابل دفاع نیست. حتی ضعیف عملکرد ایشان در برخی موضوعات باعث شد که امروز تا اسم گفتمان انقلاب و شعارهای انقلابی مطرح می شود، برخی بدبینانه نگاه می کنند. اما این مسائل دلیل بر این نمی شود که مواضع و عملکردهای خوب ایشان را هم زیر سوال ببریم. ما وظیفه داریم واقع نگارانه و با اندیشه های متکی به «گفتمان انقلاب» و بر اساس رهنمودهای امام و رهبری حرکت کنیم. زاویه گرفتن از حرکت انقلابی از سوی هر کسی که باشد پذیرفته نیست.

 

از اینکه با صبر و حوصله این متن طولانی رو می خونید، ممنونم.

ان شاء الله در پناه حضرت حق موفق و پیروز باشید.

سلام
راستی جواب سوال منو ندادی!!!
چه کنیم این مباحث واسه مردم جذاب بشه و جزء دغدغه هاشون بشه؟

پاسخ:
سلام
اولا عذر خواهی می کنم که متوجه این سوالتون نشده بودم.
راستش این هم جزو دغدغه های من است، گاهی اراجیفی هم به ذهنم رسیده، اما ....
به نظر من، ما فراتر از اینکه به دنبال تبلیغ اندیشه های انقلابی باشیم، (که این هم کار خوب و لازمی است.) باید به دنبال تربیت نیروهای انقلابی باشیم. و این دو باهم فرق دارد. حالا باید فکر کرد که چگونه می توان نیروهای انقلابی تربیت کرد، نیروهایی که بتوانند در آینده در پست های فرهنگی و سیاسی کشور (چه در سطح سمت های کشوری و  چه در سطح سمت های شهری و استانی) را به خوبی بر اساس گفتمان انقلاب اداره کنند.
قبلا گفتم ما در انقلاب دو وظیفه اصلی داریم، یکی طراحی و اجرای ساختارهای تمدنی و دیگری تربیت نیروهای تمدن گرا. و دومی از اولی مهمتر است. حالا سوال سخت تر است، چگونه می شود نیروهای تمدن گرا بر اساس آرمان های گفتمان انقلاب اسلامی تربیت کنیم؟
این امر جز با یک طرح تفصیلی، با حمایت جمعی و در قالب تشکلی منسجم و با تکیه به ستون های فکری مستحکم، شدنی نیست.
و نقدی که بر دوستان پایداری داشتم نیز از این زاویه بود، که به جای پرداختن به این مسئله، مسیر دیگری را انتخاب کرده اند.
سلام. در مورد آماری که گفتید وحشتناکه ، بستگی داره ما فقر رو چگونه تعریف کنیم. اگه منظور شما از فقر گرسنگی باشه ، خب ایران نهایتا 40 درصد فقیر داره. ولی منظور من از فقر درآمد کم و نداشتن قدرت خرید هست. به قول دکتر قالیباف در این دو سالی که گرانی ها سر سام آور شد. مردم کار می کردند که نانی بدست آورند و زنده باشند نه اینکه زندگی کنند. تلاش برای زنده بودن و زندگی کردن زمین تا آسمان تفاوت دارد. گفتید تحریم ها. درسته که تحریم ها ضربه ی مستهلکی به ایران زد ولی خیلی از گرانی های ما به خودمون بر میگرده(من از بیگانگان هرگز ننالم . . .).دولت خیلی جاها می تونست گرانی هارو کنترل کنه و نکرد. در مورد 162 هزار میلیارد نباید چیزی میگفتم ولی کمی پرس و جو بکنید آمار دقیق و دارای منبع موثق رو بدست میارید.
شاید بعضی وقت ها مدارا کردن به نفع ملت و نظام باشد ولی تا آنجایی که من خبر دارم در اغتشاشات مردم بودند که به زندان رفتند و شلاق خوردند و آقایان میر حسین و احمدی نژاد که خود شروع کننده این ماجرا بودند هردو بدون هیچ دغدغه ای به زندگی عادی خودشون برگشتن. از سیاست بیایم بیرون. مثلا فساد بزرگ مالی ، آقای آریا و همدستانشون رو چندین دفعه بردن دادگاه و به پرونده رسیدگی کردن، در آخر حکمی هارو اعلام کردن ولی هنوز این احکام اجرا نشده! یا ماجرای آقای جزایری ! یک مدت کل تلویزیون حرف از کارهای اون میزد ، ولی خود من به شخصه نفهمیدم که حکمی که براش بریدن اجرا شد یا نه ؟ نظام اسلامی بر پایه قانون و عدالت بر پا میشه. در کشور ما هم همینطور شد ولی من که 4 سال دوم دولت خاتمی و دولت های آقای احمدی نژاد رو خوب یادمه چیزی که ثابت کنه در کشور ما عدالت برقراره رو ندیدم.
یا علی
پاسخ:
سلام.
قبلا هم گفتم، من منکر این نیست که کشور ما از نظر اقتصادی وضع خوبی نداره، و در دو سال اخیر مسئولان عملکرد خوبی نداشتند.
از طرف دیگر این را هم قبول دارم که نظام باید برای رفع مشکلات اقتصادی مردم کاری کند. اتفاقا در بحث گفتمان انقلاب گفتم که یکی از مهمترین اهداف انقلاب اجرای حیات طیبه است، و گفتم که حیات طیبه یعنی داشتن رفاه مادی در کنار آرامش معنوی. این شعار ماست، و دولت های جمهوری اسلامی باید در این راستا عمل کنند، و هر دولتی که در این زمینه کم بگذارد، هم در پیشگاه خداوند و هم در نزد رهبری و مردم باید جوابگو باشد.
اما سیاه نمایی هم نشود که مردم همه زیر خط فقر هستند. این هم درست نیست. این را هم قبلا گفتم که زمانی که در کشورهای پیشرفته آمار زیر خط فقر دارد به مرز 50 درصد می رسد، طبعا مردم سراسر جهان نیز دچار مشکلاتی خواهند شد.
اما راه چاره چیست؟ اتفاقا بحث  همین است، راه چاره در بیرون مرزهای ایران نیست، با رفع تحریم و مذاکره هسته ای هیچ اتفاق خاصی در اقتصاد ایران نمی افتد، راه چاره یک چیز دیگر است. اجرای سیاست «اقتصاد مقاومتی»، یعنی ما از درون مشکل را حل کنیم. چون دیگر اقتصاد غرب در سراشیبی است، و تکیه به این اقتصاد یعنی فرو رفتن در چاه.
در مورد آماری هم که ارائه کردید، من گفتم از کجا آمار گرفتید؟ در مورد خط فقر تعریف های متعددی وجود داره، سازمان ملل هم معیاری معرفی کرده که وارد جزئیات نمی شم اما آمارهای جهانی هم هیچ کدام آمار خط فقر رو در ایران 70 درصد اعلام نکردن. در مورد 162 هزار میلیارد هم هیچ مدرک معتنا بهی وجود ندارد. ( و البته دزدی و اختلاس زیاد اتفاق می افتد، اما بی دلیل نمی شه کسی رو متهم کرد.)
در مورد مواردی هم که نام بردید مثل آریا و جزائری هم باید بگم اطلاعاتتون ناقصه، آقای جزائری محکوم شدند و چندین سال در زندانند. اینکه می فرمایید زمان دادرسی حکم طولانی شده، این کاملا طبیعیه، شما اگر به روند قانونی آشنایی داشته باشید می دونید که در همه دنیا (حتی در مواردی که در امریکا هم وجود داشته اینطور بوده) به علت پیچیده بودن این مسائل گاهی چند سال این مسئله به طول می کشه، و تازه وقتی حکم اعلام می شه، طول می کشه تا اجرا بشه. این در محاکم قضائی طبیعیه. و البته باز هم اگه نقصی وجود داشته باشه، من دفاع نمی کنم. و در کل این را هم قبول دارم که هم قوه قضائیه و هم دولت در مسائل فساد مالی کوتاهی هایی دارند، و رهبری نیز در این ده سال اخیر گلایه های زیادی کرده اند.
نکته دیگر اینکه اگر در گوشه ای دزدی و اختلاسی پیش آمد این دلیل بر ناکار آمدی کل نظام نمی شه، و البته نظام باید جوابگو باشد، و باید جدی با آن برخورد کند، اما نباید این عاملی برای نقد نظام بشه، ما در تمام نظام های پیشرفته دنیا هم چنین اختلاس هایی داریم. بزارید چند تا نمونه از دو کشور امریکا و فرانسه بزنم:
اخیرا نخست وزیر سابق فرانسه به جرم فروش اسلحه و اختلاس اموال در زمان مسئولیت محکوم شد. (و البته ایشون قبلا هم پرونده های متعددی داشته)
ژاک شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه هم الآن پرونده اش در حال جریانه.
چند سال پیش بزرگترین اختلاس جهان در امریکا و آن هم در وال استریت (قلب اقتصاد جهان) رخ داد که صرفا به 150 سال حبس محکوم شد!
ماه قبل هم پرونده دو نفر به جرم اختلاس در امریکا خبر ساز شد.
همچنین بزرگترین اختلاس در شبکه بانکی جهان هم هفت هشت سال پیش در امریکا پیش اومد. و تا اونجا که یادمه به چند سال حبس در خانه و جریمه محکوم شد و الآن هم طرف دوباره با لبی خندان برگشته!
اینها فقط چند نمونه بود که به خاطرم مونده که مربوط به دو کشور امریکا و فرانسه است که هر دو در زمینه دموکراسی و قدرت اقتصادی مدعی هستند، تازه فرانسه از حیث قضائی و جزائی جزو بهترین کشورهای دنیا ست، با این حال مسئولین اصلی کشور دچار اختلاس شدند.
نتیجه اینکه این امور در خیلی از کشورها اتفاق می افتد، و در ایران هم اتفاق افتاده، و البته ما به عنوان یک نظام اسلامی که مدعی اجرای عدل اسلامی هستیم، نباید با چنین مسائلی روبرو شویم. مشکل کشورهایی مثل کشور ما اینه که سیستم اداری و اجرائی کشور ما دچار ضعف است، و قوانین ما باگ های زیادی دارد. اما در کشورهای پیشرفته ای که بهترین سیستم های اداری و قوی ترین قانون های جهانی رو دارند چرا این اتفاقات می افتد؟
نکته آخر که نمی خوام خیلی طول بدم اینه که درسته عدالت در کشور ما به خوبی رعایت نمی شه، اما باور کنید که وضعیت در جهان بهتر از این نیست. در امریکا شمار کارتون خواب ها اکنون به 20 درصد می رسه، و طبق گفته کارشناسان امریکایی ظرف دو سال آتی این عدد به 40 درصد هم خواهد رسید. می دونید 40 درصد کارتون خواب یعنی چی؟ در مورد عدالت سیاسی و حقوقی هم که لابد خودتون بهتر می دونید که در امریکا چه خبره.
ما همچنان که باید از نظام اسلامی توقع داشته باشیم، اما باید واقعیت های جهانی رو هم مد نظر داشته باشیم. به هر حال وقتی قراره که ما اسلام را اجرا کنیم، باید پله پله حرکت کنیم، یک شبه که نمی شه همه دستورات دینی اجرا بشه، باید ساز و کارها به مرور تولید بشه، طراحی بشه، قدم های اولیه برداشته بشه، ما هنوز در راه حرکت به سمت ایجاد یک نظام اسلامی هستیم. نظام کنونی صد در صد اسلامی نیست، کسی مدعی این مطلب نیست. (جملات رهبری هم هست که در صورت نیاز ضمیمه می کنم) اما ما مدعی هستیم که باید به مرور به این سمت حرکت کنیم.
در مورد فتنه 88 هم مطالبی گفتید که نشون می ده اطلاعاتی که در مورد فتنه دارید ناقصه، و در نتیجه تحلیل غلطی از فتنه دارید، من سر این بحث رو باز نمی کنم، که می ترسم از بحث اصلی منحرف بشیم، اما این رو بدونید مسئله خیلی پیچیده تر از اینه که گفتید. مسئله توطئه امریکایی صهیونیستیه.(قبلا هم اشاره کردم) از شما که با المان های صهیونیستی - فراماسونری آشنایی دارید، انتظار دیگری بود.

۲۳ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۵۷ از نسل آفتاب
تق تق تق یا الله
با سلام خدمت شما
من به خاطر اینکه آزرده خاطر نشوید به این قسمت آمدم 
منظورم از سیاست و میزان دخیل بودن آن در تفکر شما و موضوع بحثتان این است که  
آیا سیاست جزیی از این کل است و دیدگاه شما چیست آیا این امر مهم( گفتمان انقلاب ) را باید با تعصبات سیاسی سنجید و فکر را بسته گذاشت؟ و یا اینکه این امر مقدس و آرمانی و مدینه فاضله باید ابزار بازی های سیاسی شود؟
با تشکر از شما دوست عزیز البته من احسان نیستم شاید شما منو با دوست عزیزمون احسان که از مباحثش خوشم آمد اشتباه گرفته اید.
پاسخ:
سلام عرض می شود
ممنون از لطفتون
امان از این آی پی های مشابه که آدم رو به اشتباه می اندازه!
خب قطعا، تعصبات سیاسی و بازی های سیاسی از دیدگاه ما مردوده. این همونه که گفتم مربوط به بحث اخلاق سیاسی می شه، در گفتمان انقلاب، یکی از شاخصه های اخلاق تکیه بر تقوای سیاسی است. هرگز نمی توان با دوز و کلک، و بد رفتاریهای سیاسی به حیات طیبه رسید.
با عرض معذرت، من امروز دارم می رم تهران، و احتمالا تا یکشنبه بر نمی گردم، هرچند سعی می کنم که به وبلاگ سر بزنم، اما شاید نتونم بحث رو ادامه بدم.
شما هر مطلبی به ذهنتون می رسه رو مطرح کنید، تا بعد بحث رو ادامه بدیم.
در پناه حضرت حق، موفق و موید و پیروز باشید



۲۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۲۸ ابرارین ابرارین
عالی موفق باشید
۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۳ بنیان مرصوص

وحیدیامین پور در صفحه گوگل پلاس خود نوشت:

ما هم خوشحالیم که زیر سایه ی ولایت طعم پیروزی را می چشید
کسانی که سربازان از پیکار برگشته را شماتت می کنند، خائن اند. ماجرای ما همان ماجرای لشکر زخمی پس از اُحد است. نیزه های شکسته و پرچم های نیم سوخته ...به شماتت ابلهان گوش نکنید.
 
عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم: چه بسا که از چیزی بدتان می آید ولی برای شما بهتر است... باشد تا آنانکه حماسه ی سیاسی 88 را به سرافکندگی فتنه بدل کردند دریابند که امّت حزب الله جمهوریت را فدای اشرافیت نمی کند و از آراء رقیبش آنچنان حمایت می کند که از ناموس خود. حسن روحانی از صندوق های دولتی بیرون آمد که به دروغگویی مشهورش کرده بودند. وفاداران به ایران در آراء خیانت نمی کنند.
 
ما هم خوشحالیم که زیر سایه ی ولایت طعم پیروزی را می چشید. رهبر انقلاب در 2 خرداد 76 دربرابر جریان راست ایستاد و از آراء خاتمی دفاع کرد. در 3 تیر 84 دربرابر هاشمی ایستاد و از آراء احمدی نژاد دفاع کرد. در 22 خرداد 88 در برابر کل دنیا ایستاد و از آراء مردم حمایت کرد و امروز همانطور. این شگفتی خمینی است؛ همان نظامی که به دیکتاتوری متهمش میکنند.

و اینگونه تهمت زنندگان به نظام مقدس جمهوری اسلامی رسوا می شوند و بعد از 4 سال انتخابات ایران را دموکراتی ترین انتخابات می دانند!!
حال بر همگان معلوم شد دعوا بر سر چیز دیگری بود!

در جواب بنیان مرصوص :
سلام
مهم نیست اسم چه کسی از صندوق ها در می آید. مهم این است که آن فرد برای نظام و مردم خدمت کند و از جانش مایه بگذارد.
دشمنان همیشه احمق ترینند. با این تبلیغات منفی هیچگاه نمی توانند چهره ی جمهوری اسلامی ایران را خراب کنند. با این کارها فقط روی خودشان سیاه می شود. هر کسی چند سالی رییس جمهور می شود و میرود و عملکرد های خوب و بدی از خود به جای میگذارد. امید آن است که تمامی کسانی که می آیند و می روند ، هر کدام به اندازه توانشان برای نزدیک شدن به هدف نظام اسلامی قدم بر دارند. به امید ایرانی سربلند.
سلام
خیلی زیبا...
موفق باشی بازم میام.
/بروزم/ سری به ماهم بزن منتظرنظراتتون هستم.
پاسخ:
سلام
چشم، حتما خدمت می رسم.
۱۰ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۳ نیما انصاری
سلام دوست
شرمنده دیگه هر روز بدون اجازه به وبلاگت سر میزنم.
قابل دونستی بیا و مطالب ما رو هم مزین کن!
یاعلی

آموزنده»
کسی که از تئاتر، نقاشی، عکس یا شعر چیزی نمی فهمد راه هایی از معرفت به رویش بسته است. رهبر انقلاب 28/6/75
پاسخ:
سلام
چشم خدمت می رسم.
سلام
بروزم
با
شما چه می پوشی؟؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">