حرکت

أللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

حرکت

أللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

حرکت

مقام معظم رهبری:
باید همه‏ آحاد ملت، کوچک و بزرگ، مسئولان در سطوح مختلف و هرکس که کارى در دستش است، این نکته را حدیث نفس خود کند و پیمان ببندد که راه امام را ادامه دهد و به سمت هدفهاى او «حـرکـت» کند.

آخرین نظرات

خصوصیات گفتمان انقلاب اسلامی (1)

جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۳۹ ق.ظ

مطالب پیشین:


 

مقدمه:

  1. تلاش زیادی کردم تا سخن طولانی نشود؛ خیلی از موارد زبان به دهان گرفتم تا مخاطب در حجم زیاد مطالب، اصل مطلب را از یاد نبرد. پس اگر جایی به خلاصه از نکته ای گذشتم و حق مطلبی را ادا نکردم، عذرخواهی می کنم. اما باید قبول کرد که «گفتمان انقلاب» مطلبی پرحاشیه و پردامنه است، که دارای زوایا و منظرهای عمیقی است که در چند فصل و چند صفحه جای نمی گیرد، پس اگر سخن به درازا کشید، عذرخواهی می کنم.

  1. آنچه در ادامه می آید، صرفا چند نمونه از خصوصیات بارز «گفتمان انقلاب» است، قطعا مفاهیم انقلابی به این موارد خلاصه نمی شود، اما تجربه بیش از 30 سال سپری کردن انقلاب به ما نشان می دهد که بسیاری از دولتمردان و رجال سیاسی و فرهنگی ما حتی نسبت به این مسائل کلان نیز توجهی ندارند. و همین خود عامل برخی ضعف ها و سستی ها در طول این سالها بوده است.
  2. به جهت دوری از اطاله کلام، بسیاری از استنادات و جملات و بیانات امام و رهبری در متن آورده نشده است، اما سعی کردم نمونه ای از بیانات ارزشمند آنان را در ضمیمه این نوشتار عرضه کنم. و از آنجا که بسیاری از مطالب این متن اشاره به آن سخنان است، توصیه می کنم تا با خواندن آن بیانات، طعم شیرین «گفتمان انقلاب» را به کامتان بنشانید.
  3. و به جهت تسهیل در خواندن، متن را به چند قسمت تقسیم کردم، و به مرور باقی قسمت را نیز در وبلاگ قرار خواهم داد.

 گفتمان انقلاب اسلامی

 

خصوصیت های اصلی گفتمان انقلاب:

    

1. گفتمان توحیدی:

  • مهمترین بارزه تفکر انقلابی ما توحیدی بودن آن است، و ما معتقدیم که باید «ندای توحیدی » را در قالب «تمدن اسلامی» به جهانیان عرضه کنیم. اما در مقابل ما تمدن غربی _ امریکایی (یا به تعبیر حضرت امام «شیطان بزرگ») قرار دارد که نماد شرک و طاغوت است. فلذا مهمترین چالش بین تمدن اسلامی و تمدن غرب، مقابله شرک و توحید است.

توحید

  • از همینجاست که حضرت امام وظیفه تاریخی ما را چنین ترسیم می کنند: «تا بانگ لا اله الا اللَّه و محمد رسول اللَّه بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جاى جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم».

  • مسئله «ولایت فقیه» و چگونگی «ساختار نظام سیاسی» ما بر اساس گفتمان توحیدی طراحی شده است. و توسعه این ساختار یعنی بحث «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی»، «تمدن اسلامی» نیز باید بر محور توحید انجام شود. (توضیح بیشتر باید در جای خود مطرح شود.)

  • (استناد: سخنان امام و رهبری را می توانید در اینجا مشاهده کنید.)

 

2. برپایی تمدن اسلامی:

  • چنانچه گفته شد حضرت امام پرچم گفتمان جدیدی را در جهان بلند کردند. ایشان معتقد بودند که ما باید به سمت طراحی «تمدن نوین اسلامی» حرکت کنیم، تمدنی که تمامی شئون آن بر پایه اسلام باشد. ایشان معتقد بودند که پیشرفت واقعی در ذیل تعالیم اسلامی تحقق می یابد، پس ما به جای اتکا به مدلهای غربی و شرقی، باید طرحی نو در اندازیم و تمدنی نو برپا کنیم. زیرا مدلهای غربی به سمت شرک می رود، اما تمدن اسلامی «ندای توحید» سر می دهد.

  • برخی گمان می کنند، هدف انقلاب اسلامی، صرفا ترویج اعمال عبادی چون نماز و روزه و حج، و رواج مظاهر دینی همچون حجاب است، و با مسائل مادی کاری ندارد. در حالی که وقتی می گوییم تمدن اسلامی، منظور جامعه ای است در «اوج رفاه، آسایش، پیشرفت و آبادانی»، که بر محور «توحید» شکل گرفته است.

رفاه و معنویت

  • در تمدن غرب هرچه «رفاه، آسایش و پیشرفت» بیشتر می شود، «طغیان، تجاوز و اشرافیت» نیز افزایش می یابد و «دین و معنویت» کم رنگتر می شود. اما در تمدن اسلامی هرچه «رفاه و آسایش و امنیت» افزایش می یابد، دین تجلی بیشتری می یابد، و «اخلاق و معنویت» پر رنگ تر می شود.

  • در واقع هدف اصلی تمدن اسلامی، «جامعه سازی» بر محور «تعالیم قرآنی» به منظور دستیابی به «حیات طیبه انسانی» است، چنانچه قرآن کریم می فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» (نحل /97) به همین منظور طراحی و معماری لایه های زندگی انسانی، بر اساس «سبک زندگی اسلامی» که در جهت واحد و بر محور تقرب الی الله است، جزو اصلی ترین دغدغه های «گفتمان انقلاب» می باشد.

حیات طیبه

  • «حیات طیبه» یعنی توجه به دو بعد مادی و معنوی انسان در کنار هم. در «حیات طیبه» انسان هم از معنویت بهره می گیرد و هم از مادیت. هم رزق معنوی دارد و هم رزق مادی، هم کرامت انسانی و فضیلت اخلاقی دارد و هم رفاه و آسایش دنیایی.

  • (استناد: سخنان امام و رهبری را می توانید در اینجا مشاهده کنید.)

 

3. تسهیل و مقدمه سازی امر ظهور:

  • به اعتقاد ما شیعیان، «تمدن اسلامی» و «حیات طیبه» واقعی صرفا در «عصر ظهور» و به رهبری «حضرت ولی عصر (عج)» به ظهور خواهد رسید، اما وظیفه منتظرانه ما ایجاب می کند که برای تشکیل پایه های «تمدن مهدوی»، در عصر غیبت تلاش کنیم. در نتیجه باید گفت از دیدگاه حضرت امام، انقلاب مقدمه ای بر ظهور حضرت است، و ما باید سعی کنیم تا پایه های تمدنی حرکت جهانی مهدوی را آماده کنیم.

  • از منظر «گفتمان انقلاب»، تا چنین پایه هایی ایجاد نشود، ظهور حضرت نیز به تحقق نخواهد رسید. زیرا حضرت برای تحقق وعده های الهی در عصر ظهور به 2 عنصر نیاز دارند، یک ساختارهای ویژه تمدنی است که باید مبتنی بر «نظام اندیشه اسلامی» باشد و دوم نیروهایی کارآمد که توانایی طراحی و مدیریت در عرصه های اسلامی را دارا باشند. بنابراین تمام هم و غم ما در انقلاب، ظرفیت سازی، طراحی ساختار و تربیت نیرو است.

آخر الزمان

  • با این حساب، تعریف ما از منتظر حقیقی تعریف متفاوتی خواهد بود، که صرفا به دعا کردن و به یادی حضرت بودن و یا حتی مقابل ظلم ایستادن خلاصه نمی شود. بلکه به اعتقاد ما جامعه منتظر حقیقی، باید گام های اولیه برای برپایی «تمدن مهدوی» را عملیاتی کند.
  • (استناد: سخنان امام و رهبری را می توانید در اینجا مشاهده کنید.)

نظرات  (۵)

۱۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۶ بنیان مرصوص
سلام
عبادات قبول حق
عیدتان مبارک
به روزیم با پستی سنگین!!!
حتما تشریف بیارید منتظریم
پاسخ:
سلام
این روزا بابت انتخابات یک کم سرم شلوغه، ولی سعی می کنم حتما خدمت برسم
سلام
مفید و متقن بود.انشاالله ادامه پیدا کنه.استفاده کردم
سلام
با سوال شروع میکنم.
1- چرا برای مردم اشتباه جا افتاده که انجام اعمال دینی یا کمک به دیگران و هر عمل خداپسندانه دیگر برای ثواب بردن است.؟
من چند بار با این صحنه مواجه شدم که فردی راننده تاکسی بود که من هم در آن تاکسی بودم. آقایی داشت از خیابون رد میشد ایشان بدون توجه به این آقا با سرعت از جلوی اون آقا رد شد و باعث ترس و دلهره ی اون فرد عابر شد. یکی از سرنشینان تاکسی به راننده گفت : بنده خدا گناه داشت ، میذاشتی رد میشد بعد شما میرفتی. بعد راننده تاکسی گفت حالا یک بار ثواب نکنیم دنیا که تموم نمیشه. حرف من اینه که مردم کارهای خوب و بدشون رو با خدا معامله می کنند و این از نظر من درست نیست.
مسلماَ دید اسلام به کارهای نیک و بد اینگونه نیست. که جایی که به نفع ما نیست بگیم حالا این دفعه ثواب نکنیم مگه چی میشه!

2- برای مردم ما اینگونه جا افتاده که برای ظهور حضرت مهدی باید دعای عهد خوند ، گریه کرد  و ... . تعداد زیادی هستند که دعای عهد می خوانند و گریه می کنند و حتی در ولادت حضرت به جای شادی گریه میکنن و در غم به سر می برند. ولی اینها نمی تواند زمینه ساز ظهور حضرت باشد. جمله ی آشنا و کلیشه ای هست که زیاد هم استفاده میشه : (با گریه مشکل حل نمیشه). این دقیقا مصداق همین موضوع هست. 

سوال :باید چه کار کرد که مردم متوجه شوند که گریه و زاری به درد حضرت نمیخورد؟

در مجموع مشکل فرهنگ غلط هست. راه حلش چیست ؟

با سپاس فراوان.

پاسخ:

سلام علیکم

در مورد پیامی که خصوصی فرستادید، باید بگم که من کاملا توجیه هستم، فقط قصدم این بود که شما با هویت یکسانی بحث رو ادامه  بدید، اینطوری هم من راحت تر می تونم بحث کنم، (چون با هویت یکسانی روبرو هستم) و هم کسانی که مطلب ما رو می خونند، بهتر می تونند بحث رو دنبال کنند.

اما در جواب سوال اول شما باید بگویم که من متوجه نشدم، منظور شما از این سوال چیه؟ ربط این سوال با بحث های قبلی چیست؟ از این سوال به چه نتیجه ای می رسید؟

اما اجمالا با شما هم عقیده هستم که بسیاری از مفاهیم دینی در جامعه ما دچار تحریف شده است، و اساسا نگاه ما به دین نگاه غلطی است. و فرهنگ غلطی از دین در جامعه رواج یافته است.

 

و اما جواب سوال دوم شما:

در نکته شماره سوم متن بالا، بنده توضیحی در مورد چگونگی زمینه سازی ظهور حضرت حجت دادم، که با توجه به نکته ای که گفتید کمی بیشتر توضیح می دهم.

ما مسلمانان در عصر غیبت در قبال حضرت حجت دو وظیفه اصلی داریم. یکی وظیفه فردی است و دیگری وظیفه جمعی و اجتماعی است.

الف: وظیفه اجتماعی، همان است که در متن بالا آمده است. ما باید در دو زمینه طراحی ساختارهای تمدنی و تربیت نیروهای تمدن گرا تلاش کنیم. این وظیفه ای است که ما در نظام جمهوری اسلامی به دنبال آن هستیم، و تا کنون گامهای خوبی در این راستا برداشته ایم.

ب: وظیفه فردی، ما نیز دارای چند بخش است. 1- خودسازی است. یعنی دوری از گناه و تلاش برای اصلاح خود، و مبارزه با نفس. 2- تلاش برای فهم عمیق «اسلام ناب» و مطالعه و تحقیق در مورد آن، 3- کسب توانایی ها و مهارتهایی که ما را برای ورود به عرصه اجتماعی و نقش آفرینی اجتماعی در عصر غیبت آماده کند. 4- و وظیفه چهارم ما نیز حفظ ارتباط با امام عصر است. اینکه دعای عهد بخوانیم، به ایشان فکر کنیم، برای تعجیل ایشان دعا کنیم، با ایشان درد و دل کنیم، به ایشان استغاثه کنیم، در خطرات و مشکلات به ایشان متوسل بشویم و ...

بنابراین ما چهار نوع وظیفه داریم: اخلاقی، فکری و عقلانی، رفتاری و عملیاتی و در نهایت عاطفی. در واقع وظیفه چهارم ما همان بعد عاطفی است. یعنی ما موظفیم که از نظر عاطفی نیز ارتباط خود با امام زمان (و دیگر ائمه) حفظ کنیم.

در واقع اسلام در کنار تأکید بر عقل، اندیشه، اعمال و رفتار، بر تقویت بعد عاطفی انسان نیز تأکید می کند. لذا ما در کنار بحث های فلسفی و کلامی در مورد مسائل دینی، مسائل عاطفی همچون عزاداری برای شهادت ائمه و شادی در ایام میلاد ائمه را نیز داریم. که در دیگر ادیان و مذاهب یا به طور کلی وجود ندارد، یا آنکه حضور پر رنگی ندارد.

در واقع عاطفه همچون نمک در نظام اندیشه اسلامی می ماند. یعنی نظام اندیشه اسلامی اگرچه متکی بر عقل است، اما اسلام برای حفظ عقلانیت بر روی مسائل عاطفی نیز توجه می کند. به همین خاطر بر خلاف همه ادیان دیگر در اسلام بعد عاطفی در کنار بعد عقلانی شکل گرفته است. و اتفاقا همین بعد عاطفی باعث شده است که بعد اخلاقی، عقلانی و رفتاری اسلام نیز حفظ شود. به این جمله حضرت امام توجه بفرمایید: این محرم و صفر است که اسلام را حفظ کرده است. می بینیم که گویا در هر عاشورا انگار دوباره اسلام زنده می شود. برخلاف دیگر ادیان که روز به روز بیشتر از صحنه زندگی مردم حذف می شوند. (چنانچه از حیث جامعه شناسی مذهبی نیز چنین می گویند که شیعه به علت سابقه تاریخی عاشورا، ظلم ستیزترین مذهب و مرام دنیا است.)

در خصوص گریه بر امام زمان نیز باید بگویم که به همین صورت است، یعنی گریه بر امام زمان از باب حفظ ارتباط با امام، و ایجاد رابطه عاطفی با ایشان است. و الا این گریه ها باعث ظهور حضرت نمی شود. به عبارت دیگر، خواندن دعای عهد و گریه برای حضرت، جزو وظایف ما می باشد، اما وظیفه ما در این حد خلاصه نمی شود، بلکه وظایف خیلی اساسی و مهمی داریم که ذکر شد.

این نکته را هم در انتها بگویم که پایه های اسلام بر مبنای عقلانیت چیده شده است نه بر مبنای عاطفه. در واقع عاطفه به عنوان نمک این اندیشه است، و قطعا غذایی که پر نمک باشد، خود باعث به وجود آمدن امراض دیگری می شود. منظور این است که تأکید زیاد بر امور عاطفی همانند گریه، و بی توجهی به دیگر وظایفی که داریم نیز درست نیست. این درست مثل آن است که انسانی که تشنه است، به جای آنکه بلند شود و برود دنبال آب بگردد، در جایش بنشیند و با دعا بخواهد تشنگی اش برطرف شود!

چنانچه در جواب سوال اول گفتم، بسیاری از مفاهیم دینی ما و حتی اصل دین در میان مسلمانان به خوبی جا نیافتده است، و انحرافات اینگونه در بین جامعه وجود دارد.

اما اینکه چگونه می توانیم این فرهنگ های غلط را برداریم، باید بگویم که تمام هم و غم ما نیز همین است. تأکید بر «گفتمان انقلاب» تأکید بر همین مسائل است. گفتمان انقلاب مبتنی بر «اسلام ناب محمدی (ص)» است، اسلامی که بدون انحراف است، و دقیقا همان چیزی است که در قرآن و روایات آمده است، نه اسلامی که بر اثر فهم غلط ما دچار انحراف شده است. تجلی چنین اسلامی در عصر ظهور و به دست حضرت حجت صورت می گیرد، و ما نیز قصد داریم در این انقلاب تا حد ممکن فرهنگ «اسلام ناب» را جریان بدهیم و بر فرهنگ های غلط و اقتلاطی و غربی بتازیم. پس برای مبارزه با فرهنگ غلط و منحرف باید فرهنگ صحیح را که مبتنی بر اسلام ناب است به جامعه عرضه کنیم. و این همان است که ما به آن می گوییم «گفتمان انقلاب». و همان کاری است که پس از انقلاب در حال اجرای آن هستیم و تا کنون نیز گامهای خوبی برداشته شده است، و انشاء الله بعد از این نیز با قدرت و قوت بیشتری طی خواهد شد.

امیدوارم در سال های پیش رو گفتمان انقلاب غریب واقع نشه!
و بتونیم زمینه هاشو گسترش بدیم
در پناه حق تعالی
پاسخ:
انشاء الله، این بستگی به همت و تلاش ما دارد. انشاء الله ما نیز به خوبی به وظیفه خودمان عمل کنیم.
سلام!!
مطلب مفیدی بود! عالی بود!! استفاده بردیم!!
مرسی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">