راز و رمزهای «سلام» - (گام سوم)
تا کنون گفته شد که روایات مربوط به این باب در دو قسم کلی، قابل تقسیم اند. در پست قبل نگاهی به دسته اول انداختیم، و در این پست قصد داریم در حد مقدور به دسته دوم اشاراتی کنیم:
مقالات قبلی:
گام دوم: سلام و ارتباطات معنوی جامعه انسانی
====================================================================================
حقیقت باطنی «سلام»
مطلب اول: معنای سلام:
- سلام به معنای سلامت و دوری انسان از آفت، گزند، بلا و مصیبت است.
-
اگر بپذیریم انسان ـ مسامحتا ـ دارای سه بعد است، پس می شود سلام را نیز مبتنی بر آن ابعاد چنین معنا کرد:
- سلامت جسمانی: به معنای دور بودن از گزندها و بلاهای جسمی. «یا نارُ کُونی بَرْداً وَ سَلاماً» (انبیا/ 69)
- سلامت نفسانی: دوری انسان از کجی های خلقی و رفتاری. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63)
- سلامت قلبی: دوری انسان از آفات قلبی و رسیدن به مقام «قلب سلیم». ( توضیحات بیشتر در ادامه خواهد آمد.)
- انسان در بهشت از هر سه بعد «سلام» بهره میبرد: «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنینَ» (حجر/ 46)
مطلب دوم: مراتب سلام:
-
سلام دارای سه مرتبه است:
- سلام مومنین؛ «فَإذَا دَخَلْتُم بُیُوتَا فَسَلِّمُوا عَلَى أنْفُسِکُم» (نور/61)
- سلام ملائکه؛ «الْمَلَئکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ» (نحل/32)
- سلام الهی؛ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ» (یس/58)
- مبدأ و منشأ حقیقی سلام، از آن خداوند است، و مومنین و ملائکه در واقع واسطههایی برای توسعه سلام الهی در عالم هستند.
مطلب سوم: عوالم سلام الهی:
- «سلام الهی» سه عالم دارد: دنیایی، برزخی، اخروی (بهشتی). « وَ السَّلامُ عَلَیَّیَوْمَ وُلِدْتُ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا» (مریم / 33)
- سلام خداوند مانند همه فیوضات او به طور یکسان بر عالم تابیده میشود. اما هر کس به اندازه ظرف خویش از آن بهره میبرد. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها» (رعد/17)، بنابراین:
الف: برخی اصلا نمیتوانند از این فیض بهره ببرند. «فَإِنَّ سَلَامَ اللَّهِ لَا یَنَالُ الظَّالِمِین»
ب: برخی فقط در یکی از عوامل از آن بهره میبرند. «وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلینَ» (صافات/181)
ج: برخی نیز در همه عوالم از این «سلام الهی» بهرهمند میشوند. «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمینَ. (صافات/79)
مطلب چهارم: سلام اسمی از اسماء الهی:
- اسماء الهی نقش عمدهای در عالم دارند، و هر اسمی شأنی از شوؤن عالم را تدبیر میکند.
مثال: اسم رازق عهدهدار رزق موجودات، اسم خالق عهدهدار خلقت، اسم رحمن عهدهدار توسعه رحمت، و اسم جمال عهده دار توسعه زیبایی در عالم است. (سخن در مورد چگونگی و چیستی اسماء الهی را در آیندهای نا معلوم پیخواهم گرفت!)
- سلام نیز اسمی از اسماء الهی است، و عهدهدار توسعه «سلام الهی» بر بندگان در تمامی عوالم است. «الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبَّار» (حشر/23)
- برای درک اسم سلام الهی باید از گناه و ظلمات دوری کرد. زیرا گناه مانع استفاده از نور سلام خواهند شد. «فَإِنَّ سَلَامَ اللَّهِ لَا یَنَالُ الظَّالِمِین»
-
بهشت برین سراسر تحت تجلیات اسم «سلام الهی» خواهد بود، و تمام روابط و شؤون انسانی را مدیریت خواهد کرد، و لذا:
- نام بهشت «دار السلام» است. «لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ» (انعام/127)
- ملائکه با سلام مومنان را به بهشت میخوانند. «الْمَلَئکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیْکُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ» (نحل/32)
- ورود مومنان به بهشت همراه سلام ویژه الهی است. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنینَ» (حجر/46)
- شمول سلام الهی، از نعمتهای ویژه در بهشت است. «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ» (یس/58)
- روابط مومنان با یکدیگر نیز بر اساس سلام است. «تَحِیَّتُهُمْ فیها سَلام» (ابراهیم/23)
- همه سخنان بهشتیان تفسیر سلام است. «إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاماً» (واقعه/26)
- بهشتیان دارای مقام خلود در سلام الهی است. «ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ» (ق/34)
مطلب پنجم: رابطه اسم سلام الهی و حضرت زهرا سلام الله علیها:
- به نظر میرسد، برای یافتن ارتباط بین حضرت صدیقه طاهره و اسم سلام الهی کافی است این دو مطلب را در کنار هم بگذاریم:
الف: بیشترین تجلی اسم سلام الهی در عالم دنیا، در شب قدر رخ می دهد. «سلام هی حتی مطلع الفجر» (سوره قدر/5)
ب: حضرت زهرا (س) باطن لیله القدر هستند. (مقام لیله القدری) «من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر» (امام صادق علیه السلام)
نتیجه آنکه:
- در شب قدر حضرت زهرا (س) واسطه تجلی اسم سلام الهی میباشند.
- حضرت مظهر اسم سلام الهی هستند. (بلکه خود اسم سلام الهی هستند.)
- ایشان بازتابدهنده سلام الهی در همه عوالم هستند.
- مالک و مدبر بهشت حضرت زهرا (س) میباشد، و لذا بهشت را دارالسلام خواندهاند.
- و صد البته مقامات لیله القدری حضرت، در همین حد خلاصه نمیشود. «و ما ادراک ما لیله القدر» (قدر/2)
مطلب ششم: مقام سلام و قلب سلیم
- ارتباط سلام الهی و قلب سلیم مومن چنین است که:
الف: قلب مومن عرش الهی است. «قلب المؤمن عرش الرحمن»
ب: در حرم الهی غیر خدا را نباید راه داد. «لا تدخل فی حرم الله غیر الله»
ج: قلبی که عاری از غیر خداست، سلیم است. «لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ»
د: انسان به واسطه قلب سلیم می تواند «سُبُل سلام» به سوی هدایت را بشناسد. «یَهْدی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلام» (مائده/16)
د: کسی که سبل هدایت را بپیماید، شایسته سلامهای الهی خواهد بود. «و السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى» (طه/47)
هـ: قلبی که به چنین مقام و سلامی رسید، از انواع گزندهای دنیوی و اخروی، باطنی و ظاهری مصون خواهد شد. «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ» (شعرا/89)
جمع بندی گام سوم:
- سلام نوری است که جانب حضرت حق و به واسطه حضرت صدیقه طاهره صادر میشود، و توسط ملائکه در عالم پراکنده می شود. این نور در شب قدر همراه با دیگر انوار ساطعه از وجود نازنین حضرت زهرا (س) بر عالم دنیا فرود میآید و خوراک معنوی یک ساله عالمیان را تأمین میکند.
- انسان با دوری از گناهان، به مقام «قلب سلیم» دست مییابد، و به واسطه این قلب از انوار سلام الهی بهره میبرد. و به کمک این سلام، «سبل سلامت» را مییابد و از طریق آن به هدایت میرسد، و در نهایت در دارالسلام سکنی میگزیند.
- برای استفاده از فیوضات اسم «سلام الهی» و دست یافتن به قلب سلیم باید دست به دامن بانوی دو عالم شویم. «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها» (اعراف/180)
واى آن دل که بدو از تو نشانى نرسد
مرده آن تن که بدو مژده جانى نرسد
سیه آن روز که بى نور جمالت گذرد
هیچ از مطبخ تو کاسه و خوانى نرسد
واى آن دل که ز عشق تو در آتش نرود
هم چو زر خرج شود هیچ به کانى نرسد
سخن عشق چو بى درد بود بر ندهد
جز به گوش هوس و جز به زبانى نرسد
مریم دل نشود حامل انوار مسیح
تا امانت ز نهانى به نهانى نرسد
حس چو بیدار بود خواب نبیند هرگز
از جهان تا نرود دل به جهانى نرسد
این زمان جهد بکن تا ز زمان باز رهى
پیش از آن دم که زمانى به زمانى نرسد
تیره صبحى که مرا از تو سلامى نرسد
تلخ روزى که ز شهد تو بیانى نرسد
(مولوی)