مسئله انتظار و وظیفه منتظرانه ما (1)
الف: مفهوم انتظار:
- جایگاه حضرت ولی عصر (عج) در زندگی روزانه ما کجاست؟ چه مقدار از زندگی ما در راستای تحقق اهداف امام زمان مان است؟ و اصلا آیا ما زندگی منتظرانه داریم؟
- مفهوم انتظار چیست؟ اینکه دائما به فکر حضرت باشیم؟ اینکه برای ظهور ایشان دعا کنیم؟ اینکه هر روز دعای عهد بخوانیم؟ اینکه در فراق ایشان گریه و زاری کنیم؟ آیا انتظار در این اعمال خلاصه می شود؟ قطعا چنین نیست.
- ما باید به گونه ای زندگی کنیم، که تمام فعالیت های روزانه ما (همچون درس خواندن، کسب و کار، تفریح و هر آنچه در زندگی روزانه انجام می دهیم) و همه حرکات و سکنات ما بر محور انتظار تعریف شود. ما باید متوجه باشیم که «انتظار» جزو وظایف ما نیست، بلکه بخشی از «هویت شیعی» ماست. و فرق بسیاری است بین وظیفه و هویت.
ب: انحراف در مفهوم انتظار:
متأسفانه فهمی غلطی و ساده انگارانه از مقوله انتظار در بین ما رایج است. اعتقادات ما در باب «انتظار» با دو آفت جدی مواجه شده است، از طرفی دچار سطحی نگری، و از طرف دیگر دچار ذهنیت گرایی شده ایم. (البته همه مفاهیم دینی ما دچار این دو آفت شده اند.)
- سطحی نگری در بعد معرفت: معمولا معرفت ما از حضرت حجت در دو بعد خلاصه می شود: بعد جسمانی (آرزوی دیدار سیمای حضرت) و بعد عاطفی (تأکید بر روی مسائل احساسی مثل غم دوری و فراق یار)
-
- معارف بشری حداقل 4 لایه دارند، که به ترتیب ابعاد جسمانی (در اصطلاح فلسفی معادل معرفت حسی)، عاطفی و احساسی (در اصطلاح فلسفی معادل معرفت خیالی)، عقلانی و قلبی را شامل می شود. و ارزشمندترین معارف، معارف عقلی و قلبی است. و بعد عاطفی و جسمانی، تنها نقش چاشنی معرفت های عقلی و قلبی را دارند.
-
- اگر کوفیان با تنگ شدن عرصه، پای عقل و قلبشان لرزید و امامشان را تنها گذاشتند، به این خاطر بود، که محبت و ارادت و معرفت آنان به سید الشهداء، صرفا معرفتی احساسی و عاطفی بود. پس معرفتی که پشتوانه عقلی و قلبی نداشته باشد، دوام چندانی نیز نخواهد داشت.
-
- در نظام اندیشه اسلامی، بر کسب دو معرفت عقلی و قبلی تأکید بسیاری شده است. از نظر قرآن مومن حقیقی آن است که ابتدا معرفت عقلی و سپس به معرفت قلبی دست بیابد. «وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ»(حجرات/ 14). ( اصطلاحا به معرفت عقلانی ای که در قلب انسان نفوذ کند، «باور و یقین» گفته می شود.)
- ذهنیت گرایی در بعد عمل: از طرف دیگر از بعد عملی نیز دچار ذهنیت گرایی شده ایم. یعنی انتظار فرج را صرفا در دعا برای تعجیل فرج خلاصه کرده ایم. گمان ما این است که ما منتظر ایستاده ایم تا حضرت برسد و شب سیاه را تبدیل به روز کند! ما منتظر ایستاده ایم تا حضرت خود را به ما برساند! در حالی که حضرت در نقطه ای از تاریخ ایستاده است، و این وظیفه ماست که خود و جامعه را به ایشان برسانیم.
-
- «انتظار» یعنی تلاش برای تغییر، یعنی ایجاد حرکت جمعی به سوی هدفی متعالی. «انتظار» با جهاد، حماسه و مقاومت هم معنا است، نه با توقف و رکود و سکوت. «انتظار» گوشه نشینی، و دوری از جامعه نیست، «انتظار» جنگیدن در وسط میدان مبارزه است، در یک کلام «انتظار» مساوی است با جامعه سازی بر اساس آرمان های مهدوی.
ج: غرب و مفهوم انتظار:
اگرچه ما در فهم درست مقوله «انتظار» دچار سطحی نگری شده ایم، اما دشمنان ما به خوبی از عمق این اندیشه آگاه شدند. چنانچه پس از انقلاب ایران، زمانی که موج مفاهیم شیعی در جهان منتشر شد (صدور انقلاب)، بسیاری از متخصصان و کارشناسان خبره شست شان آگاه شد که با مفاهیم خطرناکی مواجه اند. مفاهیمی که می تواند هستی تمدن غرب را به چالش بکشاند. پس از آن زمان تا کنون فعالیت های بسیاری در این عرصه انجام داده اند که اکنون به برخی از موارد اشاره خواهم کرد:
- کنفرانس اورشلیم تحت عنوان «بازشناسی هویت شیعه»: این کنفرانس در سال 1986 (1365) توسط صهیونیست ها در اورشلیم برگزار شد و حدود سیصد نفر از اسلام شناسان و ایران شناسان بزرگ دنیا همچون دانیل برومبرگ، ماروین زوینس، مایکل ام.جی، فیشر، برنارد لوئیس، مارتین کرامر و ... در آن جا به بررسی تفصیلی اندیشه های شیعه پرداختند. بعدها مارتین کرامر بخشی از آن مقالات را در کتابی چاپ کرد که تحت عنوان «تشیع، مقاومت و انقلاب» به فارسی ترجمه شده است. از نظر آنان «رمز قیام شیعه و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، قیام بر اساس الگوی امام حسین(علیه السلام) و پایداری بر اساس نهضت انتظار است» بود. آنان معتقد بودند که شیعه بر سه پایه بنا شده است، یک «حادثه کربلا» است که باعث تقویت روحیه حماسی آنان شده است و دیگری «انتظار مهدوی» است که سبب به وجود آمدن روحیه امید در بین آنان شده است و سومی «ولایت فقیه» است که باعث شده حرکت شیعه بر اساس الگوی حماسی کربلا، تا عصر ظهور امتداد بیابد.
- تشکیل تیم کارشناسان آخرالزمان در دفتر رئیس جمهور امریکا: در زمان ریاست جمهوری بوش پسر، تیمی از کارشناسان و اسلام شناسان با همکاری برخی از مسئولان CIA در دفتر ریاست جمهوری تشکیل شد که وظیفه آنان بررسی مسائل عصر ظهور، علائم آخر الزمان، بررسی شخصیت افراد موثر در عصر ظهور همچون امام زمان، سید خراسانی، سید یمانی، سفیانی، دجال و .... بود. آنان از طریق ارتباط با علماء و اندیشمندان یهودی، مسیحی و مسلمان (و حتی بزرگان شیعه) تحقیقات مفصلی در این زمینه انجام دادند.
- مهندسی معکوس شخصیت امام زمان: متخصصان و کارشناسان غربی به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با تفکر مهدویت، با استفاده از نظریات فرقه ای گمنام در مسیحیت، «امام زمانی جعلی» تحت عنوان «عیسی ناصری» درست کنند. آنان در این زمینه تبلیغات زیادی کرده اند، و در سالهای اخیر شبکه ها و رسانه های مختلفی (از جمله شبکه ای تحت مدیریت پروفسور هالدین زی) راه اندازی کرده اند. تمام تلاش آنان این است که همه حوادث و اتفاقات آخرالزمانی را به نام «عیسی ناصری» پیوند بزنند، و همه علائم امام زمان را در شخصیت او معرفی کنند.
- مهندسی معکوس مفاهیم انتظار: به دنبال آن نظریات، موجی از تولیدات هنری خصوصا در عرصه سینما و بازی های رایانه در جهان به وجود آمد که هدف آنها تغییر معنای مفاهیمی است که در انتظار شیعی مطرح است. در واقع آنان می خواهند انتظاری بدلی برای ما بسازند، تا جلو موج صدور انقلاب را بگیرند. در ذیل به چند نمونه از فیلم های غربی اشاره می کنم:
- در فیلم «زمانی سرباز بودیم» (We Were Soldiers) سربازی در لحظات آخر زندگی خود، از همسنگرش می خواهد که سلام او را به امام زمان عیسی ناصری برساند!
- در فیلم «دسته برادران» (Band of Brothers)، که بر اساس مدل روایت فتح شهید آوینی ساخته شده است، سربازان امریکایی را سربازان امام زمان معرفی می کنند، سربازانی که در فیلم مدعی می شوند «عیسی ناصری را در هاله ای از نور سبز دیده اند!»
- در فیلم «کتاب الی» (The Book of Eli) شخصیت اصلی فیلم همچون امامان شیعی فارغ از نفسانیات و شهوات است و تحت تأثیر الهامت و القائات درونی رفتار می کند. وظیفه اصلی او حفظ آخرین نسخه انجیل است و قصد دارد بر اساس آن بشر را نجات دهد. (چنانچه در روایات اسلامی آمده است که حضرت ولی عصر دوباره قرآن را زنده می کند، و بر اساس قرآن حکومت می کند.) او در انتهای فیلم مأموریت خویش را در امریکا به پایان می رساند. (اشاره به اینکه نجات و رهایی بشر صرفا به دست امریکا و تمدن غرب ممکن است.)
پی نوشت:
- ان شاء الله در پست بعد در مورد چگونگی «ابعاد زندگی منتظرانه» سخن خواهم گفت.
- خلاصه این متن به زبان انگلیسی را می توانید در اینجا مشاهده کنید.
مثل همیشه پرمحتوا و مفید.انصافا برای خوندن مطالب بعدی منتظرم.
البته امیدوارم تعریف و تمجیدها نفس حضرتعالی رو اذیت نکنه!!ولی خب دیگه حرف حق رو باید زد.خوشحال میشم بیشتر خدمت شما برسم و استفاده کنم.اگه تابستون یا ماه رمضون گرگان اومدی و وقت داشتی یه برنامه ای بریزیم استفاده کنیم.
التماس دعا