انتخابات و ترویج گفتمان انقلاب اسلامی
- اولین نکته ای که در بحث های سیاسی باید مد نظر داشت این است که به جای پرداختن به پوسته مباحث سیاسی، باید به عمق و باطن بحث های سیاسی توجه کرد. و به جای توجه به شعارها و گفتارهای عامه پسند، حوادث و جار و جنجال های سیاسی و نقض و ابرام های شخصی، باید به گفتمان ها و بنیادهای فکری افراد نگاه کنیم. ما باید بررسی کنیم و ببینیم بنیادهای فکری و جهت گیری های کلی هر یک از افراد سیاسی، چه میزان با «گفتمان فکری انقلاب» ما هماهنگی دارد؟ این مطلب می تواند تأثیر زیادی در فهم و بینش سیاسی ما بگذارد.
- طبعا برای اینکه بتوانیم برداشت درستی از عالم سیاست، جریان های سیاسی، حوادث سیاسی و افراد سیاسی داشته باشیم، ابتدا لازم است که فهم درستی از «گفتمان انقلاب» داشته باشیم. متأسفانه نقطه ضعف اصلی ما این است که هنوز نتوانستیم فهم «درست، عمیق، دقیق و جامعی» از انقلاب به مردم ارائه دهیم، و بگوییم که بطن و حقیقت انقلاب اسلامی چیست. بسیاری از دعواهای سیاسی و اختلافاتی که در جامعه ما به وجود می آید نشأت گرفته از این است که جریانات سیاسی، و حامیان آنان فهم غلط و نادرستی از گفتمان انقلاب دارند.
- به اعتقاد ما «گفتمان انقلاب» گفتمانی مبتنی بر «اسلام ناب محمدی(ص)» است، که ریشه در قرآن و احادیث ائمه اطهار داشته، و سعی دارد انسان را به «حیات طبیه» ای که قرآن برای انسان ترسیم کرده است، برساند. چنانچه نمونه کامل این حیات طیبه در عصر امام زمان (ارواحنا له الفداء) تجلی خواهد کرد. ما نیز ـ در این انقلاب ـ قصد داریم با طراحی و برپا کردن «تمدن اسلامی- ایرانی» گامی در این مسیر بگذاریم و مقدمات احیای «حیات طیبه انسانی» را آماده کنیم. در واقع این کار یکی از وظایف اصلی ما برای ایجاد مقدمات ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) است.
- اسلام اگرچه حقیقت واحدی دارد، اما همواره قرائت های مختلفی از اسلام وجود داشته است، اسلام امریکایی، اسلام متحجرانه، اسلام طالبانی، اسلام مارکسیستی، اسلام التقاطی و ... نمونه ای از برداشت های غلط از اسلام عزیز است. ما معتقدیم بهترین قرائت از اسلام، قرائتی است که در ذیل اندیشه های حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی مطرح شده است. چنانچه شاگردان ایشان همچون مطهری ها، بهشتی ها، جوادی آملی ها، مصباح ها و ... (با وجود مشرب های مختلف فکری ای که دارند) برای بسط این اندیشه تلاش کرده اند. و رهبری فکری و سیاسی این جریان پس از حضرت امام به دست حکیم زمانه، مقام معظم رهبری سپرده شد. بنابراین به مجموعه اندیشه ها و مبانی که در این چارچوب تولید می شود «گفتمان انقلاب اسلامی» می گوییم. (ان شاء الله در پست های آتی سعی خواهم کرد توضیح بیشتری در مورد چیستی گفتمان انقلاب ارائه دهم.)
- با توجه به آنچه گفته شد: برای تشخیص کاندیدای اصلح ابتدا باید به بررسی مبانی فکری آنان بپردازیم و بسنجیم هر یک از آنان چه میزان با «گفتمان انقلاب» تناسب دارند. پس از آن و در گام دوم می توانیم از میان کسانی که در فضای گفتمان انقلاب هستند، فردی را انتخاب کنیم که باقی ملاک های اصلحیت را دارد، ملاک هایی چون: روحیه جهادی، روحیه خدمت گزاری، داشتن طرح و برنامه های اجرایی و واقع بینانه، قدرت اجرایی قوی و ....
- سوالی که پیش می آید این است: از کجا می توان گفتمان و مبانی فکری نامزدهای انتخاباتی را تشخیص داد، زیرا اینگونه مسائل کمتر در سخنرانی های عمومی کاندیداها بیان می شود. ظاهر قضیه این است که همه کاندیداها به انقلاب، امام و رهبری پایبند هستند، و معتقدند که قصد دارند در چارچوب اهداف کلی نظام حرکت کنند. آنچه در جواب به ذهن حقیر می رسد این است که با بررسی این 5 مرحله می توان گفتمان های سیاسی افراد را تشخیص داد:
-
- یک: سابقه و پیشنه رفتاری و گفتاری، مقالات و کتب نگارش یافته؛
- دو: شعارهای انتخاباتی، و اولویت های مطرح شده؛
- سه: گفتارها و سخنرانی ها؛ (معمولا با دقت در لابلای سخنرانی ها می توان برخی از مبانی اندیشه ای افراد را یافت.)
- چهار: کارشناسان و تیم هایی فکری ای که مستقیما در طراحی برنامه های کاندیداها فعال هستند.
- پنجم: حامیان، گروه ها و افرادی که از کاندیدای خاص حمایت می کنند.
انشاء الله در جای خود در مورد این مسائل بیشتر توضیح خواهم داد.
- نکته آخر اینکه، بهتر است حرف آخر را همین ابتدا بزنم! به نظر بنده برادر عزیز «دکتر سعید جلیلی» بیشترین قرابت را با گفتمان انقلاب اسلامی دارد، و در بین کاندیداهای موجود، از انتقادات و لغزش های فکری کمتری برخوردار است، و نسبت به دیگر کاندیداها از صلاحیت بیشتری برخوردار است. (انشاء الله در پست های بعدی به تشریح این مطلب خواهم پرداخت.)
- باید اعتراف کنم به اعتقاد بنده، با توجه به فضای موجود و شرایطی که تا کنون پیش آمده و حضور کاندیداهای متعدد، شانس پیروزی سعید جلیلی کم است، شاید در بهترین حالت ایشان در جایگاه دوم قرار گیرد. (البته این در صورتی است که شرایط همینطور بماند، و تا انتهای ایام تبلیغات اتفاق خاصی به وجود نیاید.) اما حداقل تأثیری که حضور ایشان در این دوره دارد، ظرفیت سازی برای ترویج گفتمان انقلاب است. تلاش ما نه برای بزرگ کردن سعید جلیلی، بلکه برای معرفی «گفتمان انقلاب اسلامی» است. بنابراین انتخابات برای ما هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. (ظاهرا دکتر جلیلی در جایی همین جمله را به کار برده اند.) یعنی صرف حضور ایشان در انتخابات و طرح شعارهایشان، فارغ از اینکه ایشان پیروز بشوند یا نه، برای ما یک هدف است، هدفی بزرگ برای ترویج «گفتمان انقلاب». زیرا فضای انتخابات، بهترین فرصت برای سخن گفتن در مورد «چستی انقلاب» است.
- از همه دوستانی که این نوشته و نوشته های بعدی را می خوانند، می خواهم هرجا نکته ای، اشکالی و ابهامی به ذهنتان رسید، مطرح کنید. بحث های ما در اینجا نه دعوای سیاسی، که تلاش برای فهم بهتر انقلاب است.
دوست خوبم سلام
از زمانی که بنده با مجله راه با سردبیری آقای وحید جلیلی آشنا شدم ، تیپ فکری من با شیرجه به عمق تفکر اسلامی نشاط دیگری پیدا کرد .
من هم معتقدم مظلوم تر از نظام و امام راحل و رهبری عزیز ؛ اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی است که در قالب گفتمان انقلاب اسلامی مطرح است .
متاسفانه شخصیت های دینی وسیاسی ما و حتی علمی درمیدان عمل در گردباد سیاست اسیر شده اند و بجای ساختن افکار منافع حزب و گروه را دنبال می کنند . و در نهایت تصویری از کار کرد خود را مطرح می سازند .
جناب آقای جلیلی هیج کاری هم که نکرده باشد این است که فکر را درمیان حزب اللهی های سیاست زده و مرده به جریان انداخته است واین نوید تازه ای است به پیکر انقلاب واینکه ما زنده ایم .