تعریف فلسفه هنر
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۱۱ ب.ظ
تعریف فلسفه هنر
به نظر می رسد فلسفه هنر را می شود اینگونه تعریف کرد:
«دانشی عقلانی است که با ابزار فلسفی به تحلیل پدیده هنر و مسائل پیرامونی آن می پردازد.» (1)
این تعریف مبتنی بر برخی پیش فرض هاست:
- فلسفه هنر، جزو «فلسفه های مضاف به امور حقیقی» محسوب می شود.
- فلسفه هنر، در دامن فلسفه محض قرار می گیرد، و ارتباط وثیقی با آن دارد.
- فلسفه هنر برای تحلیل گزاره های خویش از ابزار فلسفی کمک می گیرد.
- موضوع فلسفه هنر، پدیده هنر می باشد، اما با توجه به ارتباط هنر با برخی پدیده های دیگر مانند «خیال»، «زیبایی و زشتی»، «آفرینش، خالقیت و خلاقیت»، «عشق و محبت» و ... اینگونه مباحث نیز در فلسفه هنر بحث می شود.
- هدف این علم، تحلیل مبانی هستی شناسانه هنر است.
با توجه به تعریفی که ارائه شد، دیگر نمی توان مباحث معرفت شناسی و دیگر مباحث علوم مضاف مانند جامعه شناسی هنر، روان شناسی هنر، ارتباطات و هنر و ... را جزو مباحث فلسفه هنر دانست. این علوم هر یک حوزه مستقلی دارند، و نباید آنها را با یکدیگر خلط کرد.
(1) متأسفانه علی رغم جستجویی که کردم، تعریف دقیقی از این علم در کتب مروبطه نیافتم. آنچه ذکر شد، صرفا متکی به داشته های ذهنی بنده بوده، و طبعا خالی از اشکال و ایراد نیست.
۹۱/۱۲/۱۹
ایول داری