6. مسائل و ساختار فلسفه مضاف
دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۳۶ ب.ظ
با توجه به تفاوتی که بین دو دسته از فلسفه های مضاف قائل شدیم، بایسته است ساختار این دو نوع فلسفه را کاملا جداگانه بررسی کنیم. واقع آن است که این دو دسته از فلسفه های مضاف، آنقدر از یکدیگر تمایز دارند که نمی شود احکام یکسانی را برای آنها در نظر گرفت.
-
فلسفه های مضاف به علوم:
این فلسفه ها به علت نگاه معرفت شناسانه ای که بر آن ها حاکم است، بیشتر به بررسی ساختار و مبانی علوم مورد نظر خود می پردازند. در نتیجه سرفصل های آن در حد رئوس ثمانیه ای است که در گذشته بین علمای ما مرسوم بوده است.
بنابراین در این گونه فلسفه ها مسائلی چون: تاریخ علم، مبادی علم، روش شناسی علم، تعامل علم با سایر علوم، بررسی موضوع علم، بررسی مبانی و اصول موضوعه یک علم و ... مورد تحقیق قرار می گیرد.
-
فلسفه های مضاف به امور:
از آنجا که این دسته از فلسفه ها رویکرد هستی شناسانه داشته و سعی دارند پدیده ای خاص را تحلیل کنند. در نتیجه باید گفت نزدیکی زیادی با فلسفه اولی دارند، و ساختار و مسائل این علوم نیز کاملا متأثر از فلسفه خواهد بود.
در این فلسفه ها سعی می شود مبانی و نظریات مطرح شده در فلسفه اولی را، در مورد یک پدیده خاص مورد ارزیابی قرار دهند، و با دغدغه های هستی شناسانه مسائل پیرامونی آن ارزیابی شود.
مثلا در فلسفه های مضاف به امور که ما یک پدیده خاص را مورد کاوش قرار می دهیم، به بررسی مسائلی چون تفکیک وجود و ماهیت آن شیء، تأثیر اصالت ماهیت و یا وجود بودن، بررسی تشکیکی بودن و عوالم وجودی این پدیده خاص و ... پرداخته می شود.
۹۱/۰۹/۲۰