راز و رمزهای «سلام» - (گام دوم)
«سلام» و ارتباطات معنوی جامعه انسانی
قبل از ورود به بحث لازم است به دو نکته مقدماتی اشاره کنم:
الف: لزوم توجه به شکل گیری ارتباطات انسانی در جامعه:
- یکی از بحث های مهم در طراحی جامعه انسانی، ایجاد الگوهای ارتباطی بین انسان ها است. شکل گیری جامعه ای سالم و متعادل، و ساختن تمدنی پیشرفته، مرهون ارتباطات سنجیده انسانی است. این ارتباطات می تواند پیشرفت های علمی، فرهنگی، اجتماعی، هنری فردی را تبدیل به پیشرفت های جمعی کند و حرکت فردی را به موج اجتماعی بدل سازد. (تبدیل رشد های فردی به پیشرفت های اجتماعی)
- به همین خاطر اندیشمندان علوم اجتماعی غرب، با تلاش فراوان توانسته اند الگوهای رفتاری و ارتباطی پیچیده ای را، مبتنی بر فرهنگ و مبانی تمدنی خویش، طراحی و ساماندهی کنند. داستانها، رمان ها، بازی های رایانه ای، فیلم ها و کارتون های غربی کاملا متأثر از این الگو ها می باشند.
- این طراحی های آنان در سه سطح پیگیری می شود:
الف: تعیین اهداف خاص. (مثلا: استفاده حداکثری از دنیا که منجر به پیچیده تر شدن تمدن غربی می شود.)
ب: ایجاد ابزار ارتباطی متنوع. (مثل: تلگراف و تلفن، رادیو و تلویزیون، فضاهای مجازی چون سایت ها، وبلاگ ها، جامعه های مجازی و ... )
ج: خلق نیازهای جدید در انسان: برای تحریک او به استفاده از این ابزار، و عملی شدن آن اهداف. (مثل نیاز انسان به «بروز شدن» و یا «مدرن شدن» و یا نیاز به دور نماندن از تغییرات سریع تکنولوژی)
ب: نقطه شروع یک ارتباط:
- مهمترین نکته در ارتباطات انسانی چگونگی شروع آن است. اینکه ارتباطات دو یا چند نفره از چه نقطه ای و چگونه شروع می شود؟
- در منابع علوم اجتماعی غرب، بحث های مفصلی در مورد چگونگی ایجاد یک ارتباط، و روش های آن مطرح شده است. (دم دست ترین کتاب، همان کتاب معروف آیین دوست یابی اثر دیل کارنگی است.)
جمع بندی مقدمه:
اگر اسلام مدعی ایجاد جامعه ای متعالی است، پس باید در زمینه «طراحی الگوهای ارتباطی» و علی الخصوص «چگونگی شروع آن»، حرفی برای گفتن داشته باشد.
زیرا اساس شکل گیری یک تمدن، ساماندهی ارتباطات متنوع انسانی است، و پایه اصلی این ارتباطات، نقطه آغازین آن است.
با این مقدمه وارد اصل بحث می شویم تا ببینیم که اسلام نقطه شروع ارتباطات اجتماعی را چگونه طراحی کرده است:
- اسلام تأکید دارد که ارتباط انسان ها باید با «سلام کردن» شروع شود. «مَن بَدَأ بِالکَلامِ قَبلَ السلامِ فلا تُجِیبُوه»
- سلام تحفه ای از تحفه های ویژه خداوند به انسان است. «هَذِهِ تَحِیَّتُکَ وَ تَحِیَّةُ ذُرِّیَّتِکَ مِنْ بَعْدِکَ فِیمَا بَیْنَهُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة»
- این تحفه ویژه، کلیدی معنوی است برای:
الف: رشد فردی؛ «فإنَّهُ یَنزِلُهُ البَرکَةُ، و تُؤنِسُهُ الملائکةُ »
ب: رشد اجتماعی امت اسلامی؛ «السَّلامُ تَحِیَّةٌ لِمِلَّتِنا، و أمانٌ لِذِمَّتِنا»
- «سلام» باعث می شود، ارتباطات جسمانی انسان، تبدیل به ارتباطاتی معنوی شود، تا آغاز گر رشد مومن و جامعه ایمانی باشد. پس به دنبال سلام برکات الهی بر مومن جاری می شود. « فإنَّهُ یَنزِلُهُ البَرکَةُ ، و تُؤنِسُهُ الملائکةُ » (در گام های بعدی در مورد چگونگی ایجاد رشد معنوی توسط «سلام» توضیحاتی خواهم داد.)
- تأکید دین اسلام بر «سلام کردن» نشاندهنده دو مطلب است:
الف: تأکید بر ایجاد و تدوام روابط انسانی در جامعه؛
ب: تأکید بر معنوی شدن ارتباطات انسانی؛
به همین خاطر، معنویت اسلام هرگز معنویت انزوا طلب و عزلت نشین نیست. «لا رهبانیة فی الاسلام»
- سلام باعث می شود در کنار ارتباط اجسام، روح مومنین نیز با یکدیگر ارتباط بگیرند، و دلها آنان به هم بپیوندد، در نتیجه:
الف: از نور (مقامات معنوی) یکدیگر استفاده می کنند. «فَإِنْ أَفَاضُوا فِی خَیْرٍ کَانَ شَرِیکَهُم»
ب: ظلمات (سیاهی گناهان) یکدیگر را می پوشانند. «إنَّ مِن مُوجِباتِ المَغفِرَةِ بَذلَ السلامِ»
- جالب آن است که حتی زمانی که دو مومن از هم جدا می شوند، باز تا مدتی روح آن دو با هم در ارتباطند و از فیوضات یکدیگر بهره می برند. «إِذَا قَامَ الرَّجُلُ مِنْ مَجْلِسٍ .... فَإِنْ أَفَاضُوا فِی خَیْرٍ کَانَ شَرِیکَهُم.»
خاتمه: اهمیت طراحی الگوهای ارتباطی انسانی در جامعه اسلامی:
- اگرچه بحث طراحی الگوهای رفتاری و ارتباطی انسان در چند قرن اخیر مطرح شده است، اما اسلام در عهدی که بشر در جاهلیت خویش غوطه ور بود، در این زمینه توصیه های رفتاری ویژه ای ارائه داده است. اما تبدیل این توصیه ها به مدل ها و الگو های رفتاری نظام مند، برعهده عالمان و اندیشمندان اسلامی بوده است و خواهد بود. «انما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا»
- مقابله ما با غرب، نه مقابله نظامی است، و نه اقتصادی، و نه غیره، بلکه مقابله ای از جنس تمدن است. پس اگر ما می خواهیم در مقابل تمدن غرب قد علم کنیم، باید نظام جامعه متعالی اسلام را ترسیم کرده، توصیه های پراکنده اسلام را تبدیل به نظام رفتاری و سبک زندگی مشخصی کنیم و آن را به جامعه ارائه دهیم.
- از آنجا که هدف اسلام تربیت و تعالی جامعه انسانی و افراد آن است، پس سعی دارد نظام رفتاری جامعه را به سوی معنویت سوق دهد، به همین خاطر کلید ارتباطات انسانی را «سلام» معرفی کرده است، که تحقه ای الهی از سوی حضرت حق است، با استفاده از این کلید و با توجه به توصیه هایی دیگری که اسلام در رابطه با ارتباطات اجتماعی دارد، می توان الگوی اسلامی ارتباطات انسانی را ارائه داد.